تری بوگارد که پس از شکست در یک مبارزه، به الکل معتاد میشود و دچار بحران روحی میشود. اما او تلاش میکند تا خودش را جمع کند و دوباره قدرت خود را ثابت کند.
پس از پایان جنگ و برقراری صلح، خلبانان گاندام به زندگی عادی بازمیگردند و گاندامهایشان نابود میشوند. اما با پدیدار شدن دختر گمشده رهبر سابق، ماجرا وارد مرحله جدیدی میشود.
"هیتومی کانزاکی"، دانش آموز مقطع دبیرستان ناامید و محزون است و آرزو میکند که از روی دنیا ناپدید شود. آرزوی او به گوش "گایا"، شخصی از یک دنیای متفاوت میرسد. "هیتومی" بطرز جادویی به آن دنیا منتقل میشود و...
برادران آندی و تری بوگارد، همراه با جو هیگاشی و مای شیرانوی، سعی میکنند به سولیا گودیموس کمک کنند تا جلوی برادر بلندپروازش لائوکورن برای پیدا کردن زره جادویی مریخ بگیرند.
تری و اندی بوگارد، دو پسر یک مبارز حرفهای، پس از قتل پدرشان توسط رقیب قدیمیاش، به ده سال سفر و تمرین میروند. آنها قصد دارند با یک حرکت رازآلود که استاد پدرشان به آنها وعده داده بود، به خاطر پدرشان انتقام بگیرند.
این بار دو جناح بر سر ترانسفورماتورهای کوچکی به نام Mini-Cons با هم می جنگند. این ترانسفورماتورها به اربابان خود قدرت عظیمی برای دفاع یا تخریب می دهند. و دوباره این نبرد روی زمین است.
بشر به فضا رفته است. هزاران نفر در مستعمرات فضایی بزرگ مداری که «ساید» نامیده میشوند زندگی میکنند. اما دولت زمین که مستعمرات را اداره میکند، بیعدالت و ظالم است. گروهی از انقلابیون پنج سلاح رباتیک به نام گاندام ساخته و قصد دارند آنها را به زمین بفرستند تا نبرد خود را برای استقلال آغاز کنند. این گاندامها توسط پنج جوان خلبان رانده میشوند که امیدها و رویاهای آزادی ساکنان مستعمرات را با خود همراه دارند وقتی که به زمین فرود میآیند تا عملیات شهاب را شروع کنند.
سال 0079 در صده جهانی است. بشریت به فضا رفته، و در دسته های کلونی به نام "جناح ها" زندگی می کنند. یکی از این جناح ها خودش را قلمرو زئون می نامد و به فدراسیون زمین، دولتی که در حال حاضر زمین را اداره می کند اعلان جنگ می کند. با استفاده از ربات های شبه انسانی قدرتمندی به نام موبایل سوتس، زئون سریعا در موضع یرتر قرار می گیرد. 9 ماه از شروع جنگ، فدراسیون زمین لباس قدرتمند خودش به نام گاندام را ساخته است. زمانی که زئون به کلونی که گاندام را نگه داشته حمله می کند، شهروند 15 ساله ای به نام آمورو ری ناگهان خودش را وسط جنگی می بیند که او را به سراسر زمین و فضا می برد، و او را برابر خلبان نخبه دشمن چار آزنابل قرار می دهد.