دو سال پس از جنگ پارامونت، کلاههای حصیری در مجمعالجزایر سابائودی دوباره متحد میشوند. در همان زمان، دختری که سر به سر نامی است، سعی می کند قبل از اینکه گروه جزیره را ترک کنند، نامه ای از طرفداران به او بدهد.
برای اولین بار، یوتا - محبوب ترین خواننده جهان - در یک کنسرت زنده خود را به جهانیان نشان می دهد. صدایی که تمام دنیا منتظرش بودند در آستانه طنین انداز شدن است...
دزدان دریایی کلاه حصیری در دنیای جدید، در جزیره قارچ، دوباره با فاکسی مبارزه می کنند. سپس، در جزیره ای به نام نبولاندیا، با تفنگداران دریایی می جنگند...
بیروس خدای جنگاوری پس از خواب طولانی دوباره بیدار شده است و می خواهد بر کل جهان مسلط شود گروه دراگون پس از مطلع شدن از این موضوع سعی دارد تا جلوی این اتفاق را بگیرد اما ......
ماجرا دو سال بعد از آرک (دنیای جدید، Shin-Sekai) اتفاق می افتد، جایی که اولین جنگ "کلاه حصیری ها" با خطرناک ترین دشمن فعلیشان (نئو مارین ها)؛ در نیمه ی دوم گرندلاین، رخ می دهد.
لوفی پس از بیدار شدن، متوجه می شود که کلاه حصیری اش که برای او بسیار ارزشمند است، گم شده است. بنابراین، او به دنبال کلاهش می رود و تعقیب و گریز وحشیانه ای آغاز می شود.
دزدان دریایی کلاه حصیری در حال سفر در شرق آبی هستند که ناوبر آنها، نامی، توسط شیکی شیر طلایی، یک دزد دریایی افسانه ای، ربوده می شود. شیکی قصد دارد با استفاده از ارتش کشتی های هوایی خود، شرق آبی را فتح کند.
خدمه کلاه حصیری به جزیره درام می رسند تا نامی را که بیمار شده است درمان کنند. آنها با یک پادشاه ظالم روبرو می شوند که تمام پزشکان را از جزیره بیرون کرده است.
آمامیا شوهی فرزند پیانیستی ماهر است که از چهارسالگی آموزش پیانو دیده. او مصمم است که در آینده پیانیستی حرفه ای شود و در این راه از هیچ تلاشی دریغ نمی کند ...
داستان از این قرار است که بیروس خدای تباهی پس از خواب طولانی دوباره بیدار شده است و میخواهد بر کل جهان مسلط شود اما گروه اژدها پس از مطلع شدن از این موضوع سعی دارند تا جلوی این اتفاق را بگیرند…
کلاه حصیری ها در راه یک بشکه روی آب میبینند و با فکر اینکه یک بشکه طلا است آنرا بالا میکشند ولی با بازکردن آن یک پیرزن از بشکه بیرون میآید . پیرزن به آنها وعده طلا میدهد ولی ...
"وان پیس" داستان یک دزد دریایی به نام "مانکی دی. لوفی" است که به دنبال بزرگترین گنج دنیا، "وان پیس"، است. این گنج توسط "گلد راجر"، پادشاه دزدان دریایی، پنهان شده است. لوفی و خدمهاش در طول سفر خود با چالشها و خطرات زیادی روبرو میشوند، اما آنها مصمم هستند تا به هدف خود برسند.
این داستان مومو، یک دختر دبیرستانی از خانوادهای با روحیهپردازان و همکلاسیاش اوکارون، یک فریبکار است. بعد از اینکه مومو اوکارون را از قلدری نجات داد، دو نفر شروع به صحبت کردند. با این حال، از آنجایی که مومو «به ارواح اعتقاد دارد اما بیگانگان را انکار میکند» و اوکارون «به بیگانگان اعتقاد دارد اما ارواح را انکار میکند، بحثی بین آنها پیش میآید». برای اینکه منکران متقابل یکدیگر را باور کنند، مومو به یک بیمارستان متروکه می رود که یک نقطه بشقاب پرنده است و اوکارون به یک تونل می رود که یک مکان خالی از سکنه است. در هر مکان، آنها با ماوراء الطبیعههای فراطبیعی مواجه میشوند که فراتر از درک است. در میان مشکلات، مومو قدرت پنهان خود را بیدار می کند و اوکارون قدرت یک نفرین را برای به چالش کشیدن ماوراء الطبیعه به دست می آورد! عشق سرنوشت ساز آنها نیز آغاز می شود!؟
واتارو ده ساله یک پسر معمولی است که بعد از مدرسه به دنیای دیگری می رود. او در آنجا خلبان یک ربات بزرگ و خندان می شود و برای نجات جهان از ظلم یک جادوگر شیطانی می جنگد. این سریال در ژاپن بسیار محبوب بود و بعداً با عنوان "Chou Majin Eiyuuden Wataru" بازسازی شد.
این داستان رابین هوده جوان پسر ی کوچک و بی باکی که کمان سحرآمیزش را در دست می گیره و به مردم فقیر و نیازمندی که از ظلم حاکمان وقت به ستوه آمدند کمک می کنه و در کنار خودش دوستانی مثل جان کوچولو و ماریان داره که اون را توی این مسیر سخت همراهی می کنند.
گوکو بازگشته است. البته همراه با زن و یک بچه و دقیقا در زمانی که به نظر می رسه دنیا در صلح است،مسایلی پیش می آید و دوباره دنیا به مشکل بر می خورد و گوکو باز نیز در دردسر می افتد به وسیله نسلی که خود را سایان می نامند …..
"گوکو" با پسر تازه اش برگشته ، اما درست زمانيکه اوضاع دارد به روال عادي برميگردد، ماجرا ادامه پيدا ميکند. او با رو در رو شدن با دشمناني مثل "فريه زا"،"سل"،"بو" شايستگي خودش را ثابت ميکند وپي به نژاد خودش يعني"سايان" ميبرد. و قادر به دستيابي به فرم 3 سوپر سايان ميشود .افراد زيادي را ملاقات ميکند . همينطور دوستان و دشمناني پيدا ميکند اما با اين حال اينقدر وقت پيدا ميکند که يک خانواده را اداره کند و يک سايان الکي خوش مثل هميشه باشد.