داستان درباره فردی به نام لاکس کلاین است که به ریاست سازمانی برای حفظ صلح میرسد. اما او درمییابد که اوضاع آنطور که به نظر میرسند ساده نیست و پیچیدگیهای پنهانی وجود دارد.
بعد از جابورو، نیروهای EFF طرحی برای به دست آوردن اودسا، مقر نیروی حمله زئون را برنامهریزی میکنند. سفینه سفید به بلفاست میرود تا تجهیزات خود را مجدداً تأمین کند. با این حال، سفینه سفید دستورات جدیدی برای رفتن به یک جزیره به نام "جزیره بدون بازگشت " دریافت میکند ...
یک سال از وقایع قسمت قبل و گشایش جعبه لپلیس گذشته است. در پی درگیریای به نام حادثهی لپلیس ، باقیماندهی نیروهای نئو زیون ملقب به اسلیوها نابود شدهاند. هم بانشیها و هم یونیکورن گاندامها از هوشیاری علنی محروم ، در خفا زندانی شده و محکوم به فراموشی به دست تاریخ هستند. هر چند که ناگهان گزارشهایی از رویت یک گاندام دیگر به دست میرسد. یونیکورن گاندامی که باور میرفت دو سال پیش مرده باشد ، دوباره بازگشته است و...
چار به دلیل عملکردش در نبرد لووم به درجه فرماندهی با لقب افتخاری دنبالهدار سرخ ارتقا مییابد. ژنرال ریویل در این نبرد اسیر میشود. آمورو مشتاق است بداند پدرش چه چیزی خلق میکند.
"چار" با یک دختر عجیب و غریب ملاقات میکند و باعث پیشرفت غیر منتظره او در جنگ می شود ، "دگوین" نیز با معاون "ادمیرال رویل" وارد یک مذاکره میشود تا تمام دارایی های فدراسیون و خروج کامل نیروهای فدراسیون از Side 3 برای جلوگیری از وقوع حوادث انجام گردد...
داستان در مورد دو شخصیت به نامهای چار و تم ری روایت میشود. چار که به دلیل شورش از آکادمی نظامی اخراج شده، جان زنی به نام لالا را نجات میدهد. در همین حین، تم ری به دلیل شنیدن خبر فرار احتمالی دکتر مینوفسکی از یک سازمان به نام زئون، به ماه سفر میکند.
قرن نوزدهم،" ادوارد ماسون" هویت خود را مخدوش کرده و در آکادمی نظامی فضانوردی ثبت نام می کند. او با همکلاسی خود گارما، خانواده ی زابی را توسعه می دهند و در نهایت در معرض تسلیحات قرار می گیرند و برای استقلال نیروهای امنیتی فدرال زمین مبارزه می کنند...
پس از پایان جنگ و برقراری صلح، خلبانان گاندام به زندگی عادی بازمیگردند و گاندامهایشان نابود میشوند. اما با پدیدار شدن دختر گمشده رهبر سابق، ماجرا وارد مرحله جدیدی میشود.
پس از جنگ یک ساله ، صلح بین زئون و فدراسیون زمین امضا شد. با این حال ، سه سال بعد ، برخی از نیروهای باقی مانده Zeon که هرگز دست از سرقت فدراسیون موبایل جدید برنداشتند...
آمور ری و خدمه پایگاه سفید، که اکنون به نام گردان خودمختار سیزدهم شناخته میشوند، برای حمایت از نیروهای فدراسیون زمین در نبرد سرنوشتساز علیه نیروهای دوکنشین زیون، به فضا بازمیگردند ...
هاتاوی نوا ، که هنوز تحت تعقیب اقدامات گذشته خود قرار دارد ، به یک سازمان تروریستی به نام مفتی می پیوندد و نام مستعار "مفتی نبی ارین" را تصویب می کند. مفتی در حال مبارزه با یک تروریسم علیه دولت فدراسیون زمین است.
آماته یوزوریها (Amate Yuzuriha)، دانشآموز دبیرستانیه که تو یه کلونی فضایی آروم زندگی میکنه. یه روز با نیان (Nyaan)، یه پناهنده جنگی، آشنا میشه و کمکم وارد یه ورزش غیرقانونی به اسم نبرد قبیلهای میشه که توش با رباتهای بزرگ مبارزه میکنن.
در سال 0153، امپراتوری زانسک بر مستعمرات فضایی ساید 2 حاکم شده و با خشونت بیرحمانه، به خصوص استفاده از گیوتین، بر مردم حکومت میکند. این امپراتوری قدرتمند، با حمله به زمین و تهدید سایر مستعمرات فضایی، به دنبال گسترش قلمرو خود است. در این شرایط بحرانی، تنها نیرویی که در مقابل زانسک ایستادگی میکند، لیگ میلیتار است که با استفاده از رباتهای جنگجوی پیشرفته و خلبانان جوان و شجاع، به مبارزه با این امپراتوری ظالم میپردازد. اوسو ایوین، پسری سیزده ساله، به طور اتفاقی وارد این جنگ میشود. او که به عنوان خلبان یک ربات جنگی بسیار قدرتمند به نام گاندام پیروزی انتخاب شده، برای نجات سیاره و یافتن والدین گمشدهاش که سالها پیش او را ترک کردهاند، میجنگد.
در آینده ای دور، فضای استعمار شده توسط یک دشمن مرموز به نام UE مورد حمله قرار می گیرد. قهرمان داستان، فلیت آسونو، یک گاندام را تولید می کند تا از مستعمرات در برابر UE دفاع کند.
مانند. (Ad Stella) 122— عصری که انبوهی از شرکت ها وارد فضا شده اند و یک سیستم اقتصادی عظیم را ساخته اند. یک دختر تنها از سیاره دور افتاده عطارد به مدرسه فناوری Asticassia، که توسط گروه Beneritt اداره می شود، منتقل می شود که بر صنعت لباس های موبایل مسلط است. نام او Suletta Mercury است. این دختر با نور قرمزی که در قلب پاکش می سوزد، قدم به قدم در دنیایی جدید قدم می زند.
پس از پیروزی قاطع بر تایتان ها، خدمه آرگاما از ائوگ (به همراه گروهی از بچه های تازه وارد)، فرصت چندانی برای جمع شدن ندارند چون خطر جدیدی در دوردست ها مشخص می شود: نئو زئون هامان!
وقتی در مستعمره فضایی خود یک مکا (ربات) جنگنده پیشرفته را پیدا می کنند، یک پسر جوان و دوستانش به عنوان خدمه یک کشتی قوی در جنگ بین سیاره ای دخالت می کنند.
در سال ۷۳ میلادی و دو سال پس از پایان جنگ بین زافت و ائتلاف زمین که در گاندام سید رخ داد، گروه ویژهای از ائتلاف زمین به نام فانتوم پین سه موبایل سوت پیشرفته را در حین گفتوگوی نماینده ارب، کاگالی یولا آتا و رئیس جدید زافت، گیلبرت دوراندال در پایگاه مهمات زافت میدزدند. شروع تعقیب و گریز این گروه از نژادهای توسعهیافته توسط شین آسوکا، پناهنده ارب و همراهانش، آثرون زالا و خدمه کشتی مینروا به وقایع فاجعهبار منجر میشود که باعث شروع جنگ جدیدی میشود.
داستان با حادثه ترور لاپلاس که رویداد بزرگ و تأثیرگذاری در تاریخ بشر بوده است، در سال UC 0001 معادل 2075 میلادی ، همزمان با شروع مستعمراتی شدن فضا توسط انسان آغاز می شود. داستان اصلی در UC 0096 ، سه سال پس از جنگ Mobile Suit Gundam: Char’s Counterattack و هفده سال پس از جنگ یک ساله اتفاق می افتد.
هشت سال پس از جنگ یک ساله، اتحادیه زمین یک نیروی نخبه به نام تایتانها را برای شکار باقیماندههای زئون ایجاد میکند. وقتی تایتانها هیچ بهتر از زئون نباشند، گروه مخالف اتحاد زمین (AEUG) برای بازگرداندن صلح در فضا تشکیل میشود. این گاندامها توسط پنج جوان خلبان رانده میشوند که امیدها و رویاهای آزادی ساکنان مستعمرات را با خود همراه دارند وقتی که به زمین فرود میآیند تا عملیات شهاب را شروع کنند.
بشر به فضا رفته است. هزاران نفر در مستعمرات فضایی بزرگ مداری که «ساید» نامیده میشوند زندگی میکنند. اما دولت زمین که مستعمرات را اداره میکند، بیعدالت و ظالم است. گروهی از انقلابیون پنج سلاح رباتیک به نام گاندام ساخته و قصد دارند آنها را به زمین بفرستند تا نبرد خود را برای استقلال آغاز کنند. این گاندامها توسط پنج جوان خلبان رانده میشوند که امیدها و رویاهای آزادی ساکنان مستعمرات را با خود همراه دارند وقتی که به زمین فرود میآیند تا عملیات شهاب را شروع کنند.
سال 0079 در صده جهانی است. بشریت به فضا رفته، و در دسته های کلونی به نام "جناح ها" زندگی می کنند. یکی از این جناح ها خودش را قلمرو زئون می نامد و به فدراسیون زمین، دولتی که در حال حاضر زمین را اداره می کند اعلان جنگ می کند. با استفاده از ربات های شبه انسانی قدرتمندی به نام موبایل سوتس، زئون سریعا در موضع یرتر قرار می گیرد. 9 ماه از شروع جنگ، فدراسیون زمین لباس قدرتمند خودش به نام گاندام را ساخته است. زمانی که زئون به کلونی که گاندام را نگه داشته حمله می کند، شهروند 15 ساله ای به نام آمورو ری ناگهان خودش را وسط جنگی می بیند که او را به سراسر زمین و فضا می برد، و او را برابر خلبان نخبه دشمن چار آزنابل قرار می دهد.
در سال ۲۳۰۷ میلادی منابع سوخت زمین تموم شد.اما با ساخت آسانسور های اوربیتالی و انرژی خورشیدی توسط ۳ گروه از مردم بشر به یه منبع انرژی تموم نشدنی دست پیدا کرد.اما با این وجود هر ۳ گروه برای برتری خودشون ساست های کثیفی به کار می برن.اما یه گروه بدون توجه به منافع شخصی فصد یکپارچه کردن دنیا را داره.