میوکی به دهکدهای که تحت حکومت روگاهاست سفر میکند. هدف او، سوگواری برای سرپرست درگذشته این خانواده و انجام یک ماموریت مخفی است. در آنجا، با پدر کیتارو که به دنبال همسر گمشدهاش است روبرو میشود و با هم باید رازهای این خانواده را کشف کنند.
تو این داستان کمدی عاشقانه که گاهی هم جدی میشه و تو یه مدرسه جادویی جریان داره، زندگی آرتا کاسوگا (Arata Kasuga) با یه اتفاق عجیب به اسم "پدیده فروپاشی" (Collapse Phenomenon) کاملاً به هم میریزه. این اتفاق دنیا رو نابود میکنه و دخترعموی آرتا، هیجیری کاسوگا (Hijiri Kasuga)، رو به یه دنیای دیگه میبره. برای درست کردن این پدیده فروپاشی و برگردوندن هیجیری، آرتا میره به آکادمی رویال بیبلیا (Royal Biblia Academy). اونجا هفت تا دختر خوشگل جادوگر به اسم ترینیتی سِوِن (Trinity Seven) منتظرشن.
بل لابلک (Belle Lablac) تو دنیایی پر از حیوانات انساننما غریبهست، چون تنها انسان اونجاست. نه نیش داره، نه خز، نه پولک و نه چنگال. تنهای تنها و با یه عالمه سوال تو دلش، میخواد بفهمه اصلش به کجا برمیگرده. با شمشیر گندهاش، روندینگ (Runding)، راه میافته تا جواب سوالاش رو پیدا کنه. تو این سفر، کلی موقعیت خوب و بد براش پیش میاد تا بالاخره حقیقت رو بفهمه.
وقتی در مستعمره فضایی خود یک مکا (ربات) جنگنده پیشرفته را پیدا می کنند، یک پسر جوان و دوستانش به عنوان خدمه یک کشتی قوی در جنگ بین سیاره ای دخالت می کنند.
در سال ۷۳ میلادی و دو سال پس از پایان جنگ بین زافت و ائتلاف زمین که در گاندام سید رخ داد، گروه ویژهای از ائتلاف زمین به نام فانتوم پین سه موبایل سوت پیشرفته را در حین گفتوگوی نماینده ارب، کاگالی یولا آتا و رئیس جدید زافت، گیلبرت دوراندال در پایگاه مهمات زافت میدزدند. شروع تعقیب و گریز این گروه از نژادهای توسعهیافته توسط شین آسوکا، پناهنده ارب و همراهانش، آثرون زالا و خدمه کشتی مینروا به وقایع فاجعهبار منجر میشود که باعث شروع جنگ جدیدی میشود.
در آکادمی سنت میخائیلوف، اوریبه مافیو با پسری نقره ای به نام الکساندر آشنا می شود. او یک قواسر است، موجودی که می تواند آهن را دستکاری کند و قدرت خود را از شیر مادر می گیرد. رمز و راز پیرامون یک نماد، آکادمی را به محیطی برای درگیری بین Qwaser های مختلف تبدیل می کند.