یک سرایدار شهر کوچک / سخنران انگیزشی، در طول زندگی دچار تلو تلو خوردن می شود، تا زمانی که یک مکاشفه شخصی پیدا می کند و شروع به «بی انگیزه کردن» شهر می کند و در این روند همه چیز را زیر و رو می کند...
برنی دینگلدورف 10 ساله با غلبه بر قلدرها و ذهنیت خودش ، باید ژنراتور شیطانی خنده دکتر چاکل را نابود کند تا جهان را در حالت خنده های غیرقابل کنترل قرار دهد...
گای سایدز ، "کشیش جوانان آمریکا" ، متوجه می شود که او در یک ماشین بازاریابی کلیسایی مسیحی گیر کرده است و تصمیم می گیرد اشتیاق خود را برای کمک به دیگران در کشف ایمان به عیسی تجدید کند...
متیو صاحب یک کسب و کار است که در طول دوران سخت اقتصادی، از سود و موفقیت خود میگذرد تا به بی نوایان کمک مالی کند. این تصمیمات متیو حسابی کارکنانش را عصبانی کرده است. زمانی که متیو با بچه ای بنام کلارنس که به معجزه اعتقاد دارد، آشنا میشود شرایط مقداری تغییر میکند...