رابطه چهار زن که همه در یک شرکت اعتباری کار می کنند با ورود استخدام جدیدی تهدید می شود که یکی از زنان برای دستیابی به موقعیت دائمی در آن شرکت می کند...
«میکی» (هارلسن) و «مالوری» (لوییس) زوج قاتلی هستند که آرام آرام تبدیل به شمایل های محبوب جوانان می شوند. «میکی» پس از دستگیری، هنگام مصاحبه با «وین گیل» (داونی جونیر)، خبرنگار جاه طلبی که در پی کسب شهرت است، در زندان، شورش به راه می اندازد و در شلوغی هم راه «مالوری» و «وین گیل» می گریزد...
در سال 1963، یک زوج بدگمان از طبقه متوسط خود و بچه های کوچکشان را در پناهگاه انفجار هسته ای خود حبس می کنند. 30 سال بعد، پسر و دو دختر غافل آنها هنوز در آنجا زنده می مانند و بازی های پوچ انجام می دهند. یک کمدی تاریک مبتنی بر نمایشنامه...
«دکتر وارنيک» (جونز)، مدير مرکز نگهداري حيوانات خانگي، «هاروي» (پلات) و «ورنن» (توتچي) را به يک فروشگاه حيوانات مي فرستد تا براي آزمايش هايش، توله سگ، بدزدند. در بين توله هاي دزدي، سگي از نژاد «سن برنار» از وانت در حال حرکت فرار مي کند و خود را به «خانواده ي نيوتن ها» مي رساند و پدر خانواده، «جرج» (گرودين)، به خاطر اصرار بچه ها و همسرش، او را نگاه مي دارد. آن ها اسم سگ را «بتهوون» مي گذارند.
مخترع دیوانه ای (پرایس) با عشق و علاقه، موجودی مصنوعی به نام «ادوارد» (دپ) می سازد. «ادوارد» تمامی استانداردهای جسمانی بشر را داراست و فقط دست هایش مشکل دارد. (مخترع، موقتا یک جفت قیچی در انتهای دست های او کار گذاشته است.) وقتی مخترع مهربان می میرد، «ادوارد» تنها می شود….….
یک مامور مخفی عاشق یک همسر مافیا می شود که به تازگی بیوه شده است و به دنبال شروع دوباره زندگی خود است. اما او همچنین توسط یکی دیگر از پادشاهان مافیا که او را برای خود میخواهد تعقیب می شود ...