در جنگ جهانی دوم خانواده ی سِیتا و خواهر سه سالهاش ستسوکو در کوبه ساکن هستند. پدر افسر نیروی دریایی است و مادر ناراحتی قلبی دارد. در یکی از بمبارانها، مادر پیش از بچه ها به پناهگاه می رسد و طی بمباران پناهگاه، بشدت میسوزد و می میرد. حالا، نگهداری ستسوکو به عهده ی سیتا است. آنها نزد یکی از اقوام دور خود میروند، ولی زن خانه ، پس از مدتی با سنگدلی با آنها رفتار میکند و دو بچه تصمیم میگیرند…
وقتی "جک" از ساقه لوبیا بالا می رود،خود را در قلعه ای عجیب به همراه شاهزاده ای عجیب،مردمی که تبدیل به موش می شوند،جادوگری شرور که می خواهد ملکه شود و پسر او که یک غول است،می یابد."جک" باید از شاهزاده در مقابل نقشه های شیطانی ملکه محافظت کند...
هنگامی که یک مجسمه باستانی برای نمایش در نمایشگاه 70 منتقل می شود، یک هیولای غول پیکر و مبهم مانند Triceratops آزاد می شود. هیولا در تعقیب مجسمه به ژاپن می رود و در نهایت با گامرا، لاک پشت غول پیکر پرنده مبارزه می کند.
پسری می خواهد از دهکده ای در مقابل یک جادوگر محافظت کند.اما اهالی دهکده به او اعتماد نداشته و او مجبور می شود با دختری که گذشته ای تاریک دارد روبرو شود...
گامرا، لاک پشتی ست که میتواند پرواز کند، موجودات فضایی شرور، گامرا را طلسم میکنند، اما دو کودک او را نجات می دهند. اکنون گامرا بازگشته تا انتقام خود را از ویراس «هیولای فضایی» بگیرد...
یک مرد جوان برای پیدا کردن برادرش یک قایق می دزدد. اما در میانه راه قایق وازگون می شود و او سر از یک جزیره اسرار آمیز در می آورد که ساکنین آن هیولای دریایی غول پیکر و گودزیلا می باشند...