قاضی بازنشستهای که بر اثر سکته مغزی، توانایی حرکتی خود را از دست داده و در یک آسایشگاه سالمندان منزوی بستری است، ناچار میشود تا نقشهای شوم را خنثی کند. یک بیمار روانی سالخورده با استفاده از عروسکی کودکانه، ساکنان آسایشگاه را مورد آزار و اذیت قرار داده و جانشان را به خطر میاندازد.
لوسی، بازیگر کودک سابق، به دنبال آرامش روحی در یک دوره آموزشی به رهبری ایلون، رهبر معنوی است. او همچنین در حال تلاش برای بهبود رابطه نزدیک اما پرتنش خود با دخترش، دیلن است.
داستان فیلم درباره سه قانون شکن است که بصورت تصادفی با هم همسفر شده و با یک ماشین زرد رنگ به اقصی نقاط نیوزیلند سفر میکنند و بخاطر آشوب هایشان پلیس و رسانه ها نیز در تعقیبشان می باشند...