این فیلم ، سفری را توصیف میکند که در آن دو یا سه شخصیت جالب، با تنشها و پیوندهای پیچیدهای با یکدیگر مواجه میشوند. هر یک از این شخصیتها، مسیر خود را میپیمایند و در طول مسیر، با چالشها و فرصتهای مختلفی مواجه میشوند.
جاکلین بچه می خواهد. اما پس از طلاق و سالهای بیثمر آشنایی آنلاین، متوجه میشود که برای مادر شدن به شوهر نیاز ندارد. او و بهترین دوستانش برنامه ای برای باردار شدن او در یک مهمانی بسیار خاص طراحی می کنند....
«هنک دیرفیلد» کهنه سرباز جنگ ویتنام پیامی از طرف ارتش مبنی بر بازگشت پسرش از عراق و سپس ناپدید شدنش دریافت می کند. هنک که یکی دیگر از پسرانش را سال ها قبل از دست داده، این بار برای یافتن دومی عازم محل خدمت وی می شود. در آنجا با مراجعه به بخش گمشدگان اداره پلیس متوجه می شود که تشکیلات پلیس قادر به کمک به او نیست، چون تحقیقات در مورد پرسنل نظامی فقط بر عهده ارتش است. اما اصرار او و اینکه نظامی ها در حال مخفی کردن چیزی هستند، توجه کارآگاه «امیلی سندرز» را جلب می کند. پس از یافته شدن جسد تکه تکه شده «مایک دیرفیلد» ارتش با اعلام اینکه جسد در محدوده منطقه نظامی یافته شده، پرونده را از دست سندرز خارج می کند. اما پرس و جو از افراد محلی توسط هنک دیرفیلد که موفق شده موبایل پسرش را از کمد وسایل وی در پایگاه کش برود، او را به سوی سرنخ هایی هولناک درباره چگونگی مرگ پسرش راهنمایی می کند...
داستان سریال در مورد یک خانواده چند نژادی اعم از شوهر، زن و سه بچه که از سومالی، ویتنام و کلمبیا به فرزند خواندگی گرفته شده اند و یک بچه که بصورت بیولوژیکی به دنیا آمده است. حال رابطه آنها مورد آزمایش قرار می گیرد وقتی که یکی از بچه ها قادر به دیدن چیز هایی می شود که بقیه نمی توانند ببینند...
اتفاقات سریال در دهه ۸۰ میلادی جریان دارد و "دیگو لونا" نقش "فلیکس گالاردو"، رئیس کارتل مواد مخدر گوادالاخارا را در این سریال بر عهده دارد که "گالاردو" بزرگترین امپراطوری کارتل مواد مخدر مکزیک را ایجاد کرد. "مایکل پنیا" نیز نقش "کیکی کامارنا" را که مامور DEA است، بر عهده دارد. او خانوادهاش را از کالیفرنیا به شهر گوادالاخارا در مکزیک میبرد تا روی پرونده کارتل مواد مخدر این شهر تحقیق کند. در حالیکه نبرد بین سازمان DEA و دولت مکزیک با کارتلهای مواد مخدر ادامه دارد و تجارت مواد مخدر در حال رفتن به سمت مدرن شدن است، سرنوشت این دو شخصیت به یکدیگر متصل خواهد شد...
در دنیایی که به منافع یکسان و همگن بودن جامعه بها داده میشود، مردی در شهر بیکرزفیلد کالیفرنیا جرئت میکند تا به دنبال امیال و آرزوهای خود برود و تبدیل به یک دلقک حرفهای شود! ولی بعد از تلاشی نافرجام در دانشگاه معتبر مخصوص دلقک بازیها و لودگی در شهر پاریس، تنها کاری که پیدا میکند تا انجام دهد اجراهای خیابانی در محلههای بازاری است!داستان حول شخصیت چیپ بستکتز (با بازی گالیفیاناکیس) میگذرد که با وجود تمام موانع، در پی دستیابی به آرزوی خود است.