داستان فیلم از جایی شروع میشود که بشریت دوران تازهای را برای کلونیسازی بر روی سیارهی مریخ شروع میکند. در زمان شروع فیلم شانزده سال از به دنیا آمدن اولین انسان بر روی سیارهی سرخ گذشته است. گاردنر الیوت از طریق ارتباط آنلاین با فردی بر روی زمین که در کولورادو ساکن است آشنا میشود. او بالاخره فرصت پیدا میکند تا با سفر به زمین مناظر و شگفتیهای یک دنیای بیگانه را تجربه کند و در این بین سعی میکند تا از هویت مرموز پدرش هم اطلاع پیدا کند...
داستان در مکانی اتفاق می افتد که اسباب بازی ها بعد از تعطیلات کریسمس، خود را در قلمرویی غیر معمول با گروهی از شخصیت های اکشن جدید و هیجانی میابند. آنها باید با کمک یکدیگر، راه برگشت به خانه و اتاق بچه را پیدا کنند...
داستان فیلم درباره محبوبیت مایلی استوارت و چگونگی تحت تاثیر قرار گرفتن زندگی اوست. در این فیلم مایلی، طبق خواسته پدرش به زادگاهش در تنسی سفر میکند تا دیدگاهی درباره آنچه که در زندگی بیشتر اهمیت دارد، به دست آورد...
داستان کمدی عشقی این فیلم در مورد یک وکیل خسته از کار ( ریچارد گر ) است که با دیدن یک معلم خوش چهره رقص باله ( جنیفر لوپز ) تصمیم می گیرد در کلاس او نام نویسی کند و...
در حالی که در روز کریسمس که همه مشغول خرید لباسها و وسایل نو هستند «جاناتان» و «لیلی» به طور تصادفی با هم آشنا می شوند و با هم به خرید سال نو می پردازند. اما جاناتان در طی همین آشنایی کوتاه به لیلی علاقه مند می شود و از او می خواهد که اسمش و آدرسش را برای دوستی نزدیکتر به او بگوید اما لیلی که دختری انگلیسی و زیبا است به جاناتان این قول را می دهد که اگر در شهر به این بزرگی باز هم به صورت اتفاقی یکدیگر را دیدیم این رابطه دوستی ادامه دارد. از قرار ماجرا در همان شب کریسمس دوباره به طور تصادفی جاناتان، لیلی را در یکی از فروشگاه های شهر لس آنجلس می بیند و حالا است که خوشبختی و بخت و اقبال در این شب رویایی برای این دو زوج رقم می خورد…
«مكس » را در مدرسه بخاطر درشتی هیكل گودزیلا می خوانند. او چندان تمایلی به حرف زدن و اندیشیدن ندارد و تمامی اینها باعث می شود كه او به عنوان دانش آموزی كودن مورد تمسخر دیگران قرار گیرد ...
سریالی کمدی، به سبک شرلوک هلمزی و پر از شوخی ها و دیوانگی های خنده دار که می تواند ساعت ها شما را سرگرم کند. اگر دنبال سریالی کمدی و جنایی می گردید این سریال را از دست ندهید.شاون اسپنسر که حافظه ی تصویری، غریضه ی کارآگاهی و دقت بسیار بالایی دارد بعد کمک به پلیس برای حل یک پرونده، متهم به شریک جرم بودن می شود. شاون برای این که به زندان نیفتد و راز خود را برملا نکند ادعا می کند که غیبگو است و با عالم ارواح ارتباط دارد و از این راه اطلاعات خود را به دست می آورد. شاون به همراه بهترین دوستش گاس که فروشنده ی دارو و لوازم پزشکی است، دفتر کارآگاه خصوصی غیبگوی Psych را تاسیس می کند و از آن به بعد در حل پرونده های جنایی به پلیس کمک می کند...