داستان فیلم از جایی شروع میشود که بشریت دوران تازهای را برای کلونیسازی بر روی سیارهی مریخ شروع میکند. در زمان شروع فیلم شانزده سال از به دنیا آمدن اولین انسان بر روی سیارهی سرخ گذشته است. گاردنر الیوت از طریق ارتباط آنلاین با فردی بر روی زمین که در کولورادو ساکن است آشنا میشود. او بالاخره فرصت پیدا میکند تا با سفر به زمین مناظر و شگفتیهای یک دنیای بیگانه را تجربه کند و در این بین سعی میکند تا از هویت مرموز پدرش هم اطلاع پیدا کند...
« فضای میان ما » داستانی بود که نزدیک به دو دهه به نگارش درآمده بود اما ساخت آن برای سالهای متمادی به دلایل مختلف به تعویق افتاد. در نسخه ابتدایی فیلمنامه، داستان درباره فردی بود که در کره ماه به دنیا می آمد و داستان را پیش می برد. اما با گذشت نزدیک به دو دهه و مهیا شدن شرایط ساخت اثر، محل رخداد داستان به مریخ تغییر کرد. ظاهرا در نسخه اولیه قرار بوده شخصیت اصلی داستان در بخش اعصاب و روان در مرحله بحران به سر ببرد اما در نسخه بازنویسی شده، شخصیت اصلی خیلی تفاوتی با ما زمینی ها ندارد و فقط خاک قرمز بیشتری از ما دیده است.
داستان فیلم در آینده رخ می دهد و داستان فضانوردانی را روایت می کند که نه برای یک ماموریت بلکه برای اقامت در کره مریخ به این سیاره اعزام شده اند. در این سفر یکی از فضانوردان زن متوجه می شود که باردار است اما هنگامی که قصد فارغ شدن دارد از دنیا می رود، با اینحال بچه سالم متولد می شود و این موضوع در کره زمین با پنهان کاری مسئولان مواجه می شود. 16 سال بعد، کودک به دنیا آمده ، به نوجوانی ( با بازی آسا باترفیلد ) تبدیل شده که تمام عمرش را در مریخ گذرانده و فقط با خاک قرمز بازی کرده است. با اینحال او با یک دختر بر روی زمین بصورت آنلاین چت می کند و بزودی فرصتی فراهم می شود تا او به زمین برود و او را ببیند اما...
« فضای میان ما » تا زمانی که داستان اولیه اش را به اتمام نرسانده اثری جذاب و کنجکاوی برانگیزی است. فیلم درباره انسانی است که در مریخ سرشار از خاک قرمز به دنیا آمده و بزرگ شده و قاعدتاً این وضعیت می تواند بستر مناسبی برای خرده داستانهای جذابی که در ادامه به نقطه اتصال مشترکی می رسند ایجاد نماید. اما روند فیلم این فرصت را در اختیار مخاطب قرار نمی دهد تا گاردنر متولد شده در مریخ را به مثابه یک انسانی که در شرایط به شدت استثنایی رشد کرده باور نماید و برای کنکاش در ذهن او تلاش نماید.
گاردنر دقیقاً همانند یک پسربجه متولد شده در همین سیاره خاکی است اما با مجموعه ای از اداهای عجیب و غریب که به حدی این اداها بصورت ابتدایی در فیلم گنجانده شده که به راحتی می توان در همان مرحله نخست ورود این پسربجه به زمین مخاطب را پس می زند. اتکا به کلیشه های رایج موضوعات ملقب به " ورود ناشناس به زمین " در فیلم با شدت زیادی به کار گرفته شده که شامل ارتباط برقرار نکردن شخصیت اصلی داستان با ویژگی زیست محیطی در سیاره زمین است که البته در ظاهر اینچنین است و او خیلی زود شبیه یکی از ما ساکنین زمین رفتار می کند.
فیلم در ادامه عاشقانه ای را میان گاردنر و دختر اهل کلرادو به نام تلسا ( با بازی بریت رابرتسون ) ایجاد می نماید که پیش از روبرو شده با یکدیگر، از طریق فضای مجازی با هم گفتگو انجام می دادند! ملاقات این دو و دقایق بسیاری که با یکدیگر می گذرانند، به سوال و جواب های بسیار ساده و بی کاربرد گاردنر از او و البته پاسخ های حکیمانه دختر نوجوان می گذرد که قصد دارد مفهوم زندگی را به گاردنر بیاموزد و در این مسیر گاهاً او را به هوانوردی و زمین نوردی دعوت می نماید و هیجان های زمینی را در اختیارش قرار می دهد. تماشاگر نیز مجبور است تا عاشقانه سراسر کلیشه ای این دو را بر روی تصویر ببیند بی آنکه اتفاق جدید و غیرمنتظره ای در طول داستان رخ دهد و حتی چیزی بیشتر از لحظات تکراری ببیند.
در این میان فیلم چندتایی شخصیت معلق و بی کارکرد مانند ناتانیل ( گری اولدمن ) نیز دارد که از آن جنس شخصیت هایی است که هیچکس او و فلسفه رفتارش را درک نمی کند و حضورش هم در داستان خیلی اهمیتی در ایجاد پیچش های درام، غیر درام و حتی گره گشایی ندارد. ناتانیل در فیلم هست تا مسائل را مخفی نماید و سپس بی آنکه لایه های مختلف فیلمنامه بستری برای موقعیت سازی مهیا کرده باشند، به یکباره سخن بگوید و جزئیات را در اختیار تماشاگر قرار دهد. « فضای میان ما » بطور پیشفرض فاقد قدرت پیش برندگی داستان است و ناتانیل نیز این مسیر را بیش از پیش به یک خط باریک سفید بی جزئیات مبدل می نماید.
آسا باترفیلد که یکی از خوش شانس ترین بازیگران عصر حاضر می باشد ( به واسطه بازی زود هنگام در نقش اصلی فیلم « هوگو » به کارگردانی مارتین اسکورسیزی )، در نقش اصلی فیلم اگرچه آزاردهنده نیست اما نشانی هم از یک مریخی ندارد و پیچیدگی در بازی او مشاهده نمی شود. البته شاید اگر به منطق دید یک اثر نوجوان محور به او بنگریم، این موارد خیلی به چشم نیاید. گری اولدمن نیز در نقش ناتانیل ساده و فراموش شدنی است و کمتر مخاطبی در سینما خواهد بود که او را با چنین نقشی در آینده به خاطر بسپارد.
« فضای میان ما » با اینکه فیلمنامه جذابی بر روی کاغذ داشته، اما در اجرا با توسل به کلیشه های رایج آثار نوجوان محور، پتانسیل داستان " پسر مریخی، دختر زمینی " را از دست داده و تمامیت فیلم را به یک عاشقانه ساده با دیالوگ های ساده تر مبدل کرده که به نظر می رسد مریخ و اتمسفر و باقی موارد تنها یک بهانه برای برقراری ارتباط میان گادنر و تلسا بوده است. ارتباطی که می شد پسرک آن را از روی زمین هم با دخترک ایجاد نماید و فضا و زمان را به میان نکشد تا حداقل همه چیز بر روی زمین سفت سیاره خودمان شکل بگیرد!
منبع:مووی مگ
در پروازی اکتشافی بر فراز اقیانوس هند، «ستوان پیت ماوریک میچل» ( کروز ) و همراهش، «ستوان نیک گوس برادشا»( ادوادز )، چند میگ جنگی دشمن را با مانورهای غیر معمول از میدان به در می برند و برای شرکت در کلاس های مدرسه ی آموزشی نخبگان نبرد هوایی نیروی دریایی در کالیفرنیا ( معروف به تاپ گان ) انتخاب می شوند و...
"آندرا ساچز" روزنامه نگار ساده ای است که به تازگی فارق التحصیل شده است.او به عنوان دستیار دوم "میراندا پرایستلی" مدیر اجرایی بی رحم و جدی یک مجله مد استخدام می شود. رویای "آندرا" تبدیل شدن به یک رونامه نگار ماهر و روبرو شدن با چالش در شغل حرفه اش است .دستیار اول "میراندا" توصیه هایی درباره طرز رفتارش به "میراندا" می کند...
مردی بعد از اینکه به حقیقتی تلخ پی می برد، تصمیم به گریختن از تشکیلاتی می گیرد که او را همراه عدهای دیگر، تنها برای تامین اعضای بدن مورد نیاز انسانها نگه می دارند...
دنیا در حال نابودست و یک مرد تنها از میان امریکا به سوی مقصد خود می رود که در راه خود با دشمنانش می جنگد تمام مشکلات را پشت سر هم می گذارد برای نجات دادن آخرین کتاب باقی مانده…
این فیلم داستان جدیدی از سفید برفی را روایت می کند، در سرزمینی که سفید برفی زندگی می کند وی تنها شخصی است که از ملکه آن سرزمین زیباتر است و به همین دلیل، ملکه قصد کشتن سفید برفی را دارد؛. اما چیزی که ملکه به هیچ عنوان تصور نمی کرد این است که سفید برفی تهدیدی جدی برای حکومتش به حساب بیاید، در این بین سفید برفی توسط یک شکارچی ماهر که توسط ملکه اجیر شده هنر جنگیدن را می آموزد اما ...
داستان این فیلم درباره ی مهندسانی است که به خاطر آسیب دیدن یک دکل نفتی در آلاسکا با هواپیما عازم آلاسکا می شوند ولی به دلایل نامعلوم هواپیما سقوط می کند و عده ای از آنان از این سانحه جان سالم بدر می برند اما به دلیل اینکه تجهیزات رادیویی از بین رفته آنها نمیتوانند درخواست کمک کنند پس برای زنده ماندن دست به هرکاری می زنند و…
ماجرا در مورد کماندار مبارز و جنگجویی بنام رابین هود (راسل کرو) است که در ارتش پادشاه ریچارد خدمت می کند. پس از مرگ پادشاه، شاهزاده “جان” قرار است جانشین او شود اما رابین هود او را مردی خودخواه و ظالم می داند و با او مخالف است تا اینکه …