"زیگفرید" پسر پادشاه "زیگموند" درباره خواهر زیبای "گانتر" پادشاه کریمهیلد حرفهایی می شوند.در مسیر خود او اژدهایی را کشته و گنجینه ای بدست می آورد.او به "گانتر" کمک می کند تا ماسکی که قابلیت نامرئی شدن دارد را بدست بیاورد...
یک زن جوان و فقیر آلمانی به نام هانا (ماریا فون تاسنادی) نوزاد خود را به فرزندخواندگی می دهد و به آمریکا مهاجرت می کند تا با شوهرش زندگی کند. وقتی شوهرش دست به خودکشی میزند، هانا به آلمان بازمیگردد و به خدمتکار و پرستار فرزندش تبدیل میشود که توسط رهبر ارکستر و همسرش بزرگ میشود...
بازرس پلیس برلین لوهمن بر روی پرونده ای تحقیق می کند که همه سرنخها منتهی با یک مرد می شود، کسی که سالهاست به دلیل بیماری روانی در بیمارستان بستری است،دکتر مابیوس.
شخصی کودکی را در آلمان به قتل می رساند. پلیس سخت در جستجوی اوست. این قتل ها وضعیت جنایتکاران دیگر را نیز به هم ریخته است و جنایتکاران محلی میخواهند به پلیس کمک کنند تا هرچه سریعتر قاتل دستگیر شود...
در آینده شهر به قسمت های مختلفی تقسیم می شود قسمت کارگران ، قسمت طراحان شهر و … فرمانروای شهر عاشق کسی می شود که در طبقه ی پیام رسانان قرار دارد و او باید برای رسید به او از مقام خود صرف نظر کند …