Rudolf Schündler

پس از جنگ جهانی اول ، یک قهرمان جنگ به برلین برمی گردد تا دریابد که دیگر جایی برای او وجود ندارد - او مهارت دیگری غیر از آنچه در ارتش آموخته است ، ندارد و فقط می تواند مشاغل پست و کم درآمد پیدا کند. او تصمیم می گیرد برای زنان ثروتمند تنهایی به یک جیگوولو تبدیل شود...

هامبورگ. یک مهاجر امریکایی به نام «تام ریپلی» (هاپر) به هنگام فروش نقاشی های جعلی «دروات» (ری)، با قاب سازی به نام «جاناتان زیمرمان» (گانتس) آشنا می شود. «ریپلی» که می داند «جاناتان» به سرطان خون مبتلاست، او را به «رائول مینو» (بلن) معرفی می کند. که به دنبال یک آدمکش غیرحرفه ای است.

داستان فیلم از جایی شروع میشود که سوزی،یک رقصنده ی باله ی آمریکایی،به فرایبورگ آلمان میرسد،تا در این آموزشگاه معروف باله،به تعلیمات خودش ادامه دهد…..

یک مکانیک تجهیزات پروژکتور مسافرتی در آلمان غربی در امتداد مرز آلمان شرقی کار می‌کند و از تئاترهای فرسوده بازدید می‌کند. او با مرد جوان افسرده ای که ازدواجش به تازگی به هم خورده است ملاقات می کند و این دو تصمیم می گیرند با هم سفر کنند...

دو خواهر قلعه خانوادگی خود را به ارث می‌برند، که گفته می‌شود توسط جدشان که زنی موی کلاغی و جامه سرخ‌پوش است و هر صد سال هفت قتل مرتکب می‌شود، تسخیر شده است.

جرج تاون واشينگتن د. ک. امريکا. «ريگان» (بلر)، دختر دوازده ساله ي يکي از بازيگران زن مشهور سينما (برستين) دچار حالت هاي غريبي مي شود. تمام تلاش پزشکان براي تشخيص و درمان بيماري «ريگان» بي نتيجه مي ماند، و در نهايت، تنها راه چاره، اجراي مراسم جن گيري است...

امیل به بازار ویمبربی می‌رود، در امتحان مذهبی سالانه شرکت می‌کند و آلفرد را از مرگ در طوفان برفی نجات می‌دهد...

یک تالار استخر به عنوان یک حلقه برده سفید استفاده می شود...

بازرس پلیس برلین لوهمن بر روی پرونده ای تحقیق می کند که همه سرنخها منتهی با یک مرد می شود، کسی که سالهاست به دلیل بیماری روانی در بیمارستان بستری است،دکتر مابیوس.