داستان فیلم Fahrenheit 451 براساس کتابی است که به قلم ری بردبری نوشته شده و با همین نام در سال 1935 منتشر شده است. در این فیلم، آیندهای به تصویر کشیده میشود که تمامی کتابها غیرقانونی تلقی و سوزانده میشوند. فارنهایت 451، دمایی است که کاغذ در آن شروع به سوختن میکند. گای مونتاگ یکی از افرادی است که مسئولیت سوزاندن کتابها را دارد. او از جایگاهی که در این دنیا دارد بسیار خوشحال است. اما رفته رفته مدام این سوال در ذهن مونتاگ به وجود میآید که چرا کتابهای دنیا باید نابود شوند؟
«دالیا ویلیامز» (کانلی) که از شوهرش (اسکات) جدا شده، آپارتمان قدیمی کوچکی در روزولت آیلند نیویورک برای خود و دخترش، «سسی» (گید) پیدا می کند، بی خبر از این که آپارتمان در تسخیر روح ساکن قبلی است…
پس از غرق شدن یک کشتی، شخصی میلیاردر بنام "الیور کویین" مفقود میشود و به مدت پنج سال همه فکر میکردند که او مرده است، اما 5 سال بعد در یک جزیرهی دور افتاده او را پیدا می کنند. او به شهر خودش یعنی "استارلینگ سیتی" نزد مادر و خواهر و بهترین دوستش برمیگردد، که بلافاصله آنها متوجه تغییر رفتار "اُلیور" میشوند. "اُلیور" با شخصیت جدیدی که پیدا کرده قصد دارد با تمام بدی ها و خلاف ها درون شهرش مبارزه کند ولی در عین حال شخصیت قدیم خودش رو هم حفظ کند...
داج مینارد به بیماری کشنده ای مبتلاست و قصد دارد قبل از این که این بیماری جانش را بگیرد، از همسر حامله اش مراقبت کند. او پیشنهادی مبتنی بر شرکت در یک بازی مرگبار را قبول کرده اما به زودی متوجه می شود که او در این بازی شکارچی نیست؛ او خود شکار است.