وقتی یک شوالیه در دنیای قرون وسطایی آیندهنگرانه به خاطر جنایتی که مرتکب نشده است، زندانی میشود، تنها کسی که میتواند به او کمک کند بیگناهی خود را ثابت کند، نیمونا است یک نوجوان بدجنس که اتفاقاً موجودی است که تغییر شکل داده تا او را نابود کند...
در حالی که یک مادر مطلقه که به تازگی طلاق گرفته است و دو فرزند نوجوانش به زندگی جدیدشان در یک جامعه آرام در حومه شهر دارند عادت می کنند، نامه های قرمز رنگ مرموزی را دریافت می کنند که به آنها دستور می دهد هر کدام دیگران را بکشند یا کشته شوند ...
"ایمی" و "لو" مادر خود را در تصادف رانندگی از دست داده اند، اکنون آنها با پدر بزرگشان زندگی میکنند و از طریق رسیدگی به اسب ها و محبت به آنها خاطرات مادرشان را زنده نگه میدارند و ...