داستان فیلم در مورد زنی است که در خانه با سختگیری های شدیدی از طرف خانواده شوهرش متحمل میشود ، ولی شوق و اشتیاق وی زمانی باز میگردد که تنها دخترش سعی میکند قوانین خانه را عوض کند و ..
"ويل کين"، پنجاه ساله و ثروتمند، قابليت بسياري در جلب توجه زنان دارد، اما نمي تواند رابطه اي طولاني مدت با آنان داشته باشد. تا اين که يک روز به طور اتقافي"شارلوت فيلدينگ"، دختري جوان و مليح را مي بيند و خيلي زود با هم رابطه برقرار مي کنند...
"آشوک" شغل خانوادگی شان را اداره می کند.خانواده بزرگ او شامل همسرش "رادها" ،برادرش"جاتین" و مادر بیمارش "بیجی" و خدمتکارشان "موندو" همگی زیر یک سقف زندگی می کنند."جاتین" به دلیل اصرارهای "آشوک" و مادرش می پذیرد با "سیتا" دختری زیبا ازدواج کند در حالی که عاشق زنی چینی-هندی است...
“تارا” و “مایا” دو دوست جدانشدنی در هندوستان هستند.علاقه,عادتها و سرگرمیهای آنها مانند یکدیگر است.سالها بعد،آنها که تبدیل به انسانهای بالغی شده اند،دوستی خود را حفظ می کنند.”تارا” با شاهزاده ای به نام “راج سینگ” ازدواج می کند.پس از ازدواج “راج” از او خسته شده و به دنبال زن دیگری می گردد و ……
پیرمردی سفید پوست ، که در گذشته وابسته به احزاب تندرو بوده است ، به طور اتفاقی با یک پیرمرد سیاهپوست ، که قبلا سرایدار بوده و اکنون بازنشسته شده است ، دیدار می کند . آن ها به طور اتفاقی بر روی یکی از صندلی های پارکی در نیویورک ، با هم آشنا می شوند و درباره ی خانواده ، قاچاقچیان مواد مخدر و دشواری های کهولت سن با یکدیگر صحبت می کنند ...
یک خانواده هندی در سال 1972 از اوگاندا ایدی امین اخراج می شوند و 17 سال بعد در می سی سی پی زندگی می کنند. پدر از اوگاندا برای پس گرفتن اموالش شکایت می کند. دختر بالغ عاشق یک مرد سیاه پوست می شود...
داستان این سریال درباره گروهی کارمند هستندکه در شرکتی مشغول به کارند. هر یک از این افراد عیبی منحصر به فرد دارند و در راس آنها رئیس آنهاست که بیش از دیگران عیب دارد.
به خاطر بازی های سیاسی ، یک مرد بیگناه روانه زندان شده و سپس به اعدام محکوم می شود. در اینجا برادر او که یک نابغه است عمدا خود را به همان زندان می اندازد تا خود و برادرش را از آنجا فراری دهد...