Hyun-Chul Cho

یک مرد جوان با خانواده‌اش به کلمبیا نقل مکان می‌کند به امید زندگی بهتر، اما در نهایت با تنگدستی دست و پنجه نرم می‌کند. او بعدها بر خلاف همه مشکلات، بازار سیاه بوگوتا را به تسخیر خود درمی‌آورد.

فیلم درباره بازیگری است که با دوست و گربه‌اش زندگی می‌کند. وقتی او و دوستش با هم بحث می کنند، دوستش او را از خانه شان بیرون می کند. او در طول یک روز با سه نفر آشنا می شود و ...

بین سرزنش مشکلات گذشته که هرگز حل نشدند و عدم اطمینان از آینده ای که بی وقفه نزدیکتر می شود، یک زوج جوان سفری را انجام می دهند که در آغاز زندگی جدید آنها را ترک خواهد کرد...

در اواسط دهه 90 ، 3 زن کارمند اداری در مقطع دبیرستان کلاسهای انگلیسی را می گذرانند تا فساد در شرکتی که در آن مشغول به کار هستند را کشف کنند.

یک معلم ادبیات کره ای سفرهای شنبه خود را به رژه ای از برخوردهای شگفت انگیز تبدیل می کند.

هتل دل لونا، یک هتل قدیمی و متفاوت واقع در مرکز شهر سئول است. جانگ مان وول (IU) هزار سال است که مدیر این هتل بوده. او بخاطر گناهی که انجام داده در این هتل محبوس شده. تنها راه فرار او پیدا کردن کسی است که گناه بدتری نسبت به خودش انجام داده باشد اما او حتی به یاد نمی آورد چه خطایی ازش سر زده و در عین حال مجبور به نگهداری از هتل هم میباشد جایی که مشتریان آن تنها ارواح هستند…

یو جین وو (هیون بین) بعد از مشکلی که با دوستش پیدا میکنه به یک سفر کاری در اسپانیا میره؛ از طرفی جونگ هه جو (پارک شین هه) برای اینکه یه گیتاریست بشه به اسپانیا رفته اما به دلیل مشکلات مالی مجبور به اداره یک خوابگاه میشه. وقتی یو جین وو برای موندن به این خوابگاه میاد اتفاقات جادویی و عجیبی میفته…