هانا که برای مراقبت از همسر بیمار یک رهبر آمیش استخدام شده، به رابطه ای پنهانی با او دچار می شود. پس از مرگ مشکوک همسر این مرد، هانا متهم به قتل شده و برای اثبات بی گناهی خود تلاش می کند.
هانا اسونسن برای تدریس در یک کلاس شیرینیپزی در کالج شهر دعوت میشود، اما تجهیزاتش دستکاری میشود و انفجاری رخ میدهد که توسط آتشنشانی به عنوان یک حادثه تلقی میشود. به زودی، یکی از همکارانش به قتل میرسد و هانا شروع به کنار هم چیدن قطعات پازل رمز و راز قتل میکند. هانا برای جمعآوری سرنخهای جرم و جنایت و کنار هم چیدن آنها به دوستان و خانوادهاش تکیه میکند و با ورود چاد نورتون (وبستر)، دادستان شهر لیک ادن، با جنبهای متفاوت از قانون و نظم روبرو میشود.
یک زن بیوه به همراه پسرش برای کریسمس به شهر زادگاه خود در ویرجینیا سفر میکند. در طول سفر، آنها با مردی که به همان مقصد میرود آشنا میشوند. با گذراندن زمان بیشتر با هم، این زوج به یکدیگر نزدیکتر میشوند...
یک هم اتاقی جدید انتقام جو و روان پریش سعی می کند یک دانشجوی بی گناه را متقاعد کند تا با استفاده از مواد مخدر، پارانویا و دستکاری زندگی اش را به آرامی نابود کند تا خودکشی کند...
داستان درمورد پسر نوجوانی به نام لوک است که پیش بینی مرگ بهترین دوستش در مدرسه، استن، را میکند. هنگامی که این آگاهی به واقعیت تبدیل می شود، لوک باید با محاکمه ها و مصیبت هایی که پیامبر مرگ خوانده می شود، مقابله کند و به عنوان یک کلاهبردار توسط کل شهر عنوان شود. اما…