نمایش تلویزیونی مورد علاقه هانا، شیرینی فروشی را تسخیر می کند. وقتی تهیه کننده مرده پیدا می شود، هانا و نورمن با هم تیمی می شوند تا قاتل را پیدا کنند. چاد هانا را به دادگاه دعوت می کند.
سه همکار تلاش میکنند تا راز یک قتل را حل کنند و همکارشان را که به اشتباه متهم شده، تبرئه کنند. هر یک از آنها به شیوهای متفاوت به دنبال یافتن حقیقت هستند.
هانا اسونسن برای تدریس در یک کلاس شیرینیپزی در کالج شهر دعوت میشود، اما تجهیزاتش دستکاری میشود و انفجاری رخ میدهد که توسط آتشنشانی به عنوان یک حادثه تلقی میشود. به زودی، یکی از همکارانش به قتل میرسد و هانا شروع به کنار هم چیدن قطعات پازل رمز و راز قتل میکند. هانا برای جمعآوری سرنخهای جرم و جنایت و کنار هم چیدن آنها به دوستان و خانوادهاش تکیه میکند و با ورود چاد نورتون (وبستر)، دادستان شهر لیک ادن، با جنبهای متفاوت از قانون و نظم روبرو میشود.
زمانی که مادر هانا سوِنسِن (با بازی سوئینی)، یعنی دلورس (با بازی نیون)، در جستجوی خانهای برای خواهرش، میشل (با بازی اتکینز)، به طور ناگهانی با جسد صاحبخانهای که از مشتریان دائمی کافه «کوکی جار» بود، روبهرو میشود، هانا بیشتر از هر کس دیگری غافلگیر و شوکه میشود.
اسکلت کشف شده در دریاچه عدن هویت واقعی یک ساکن محبوب را آشکار می کند. هانا با وجود مخالفت نامزدش، در مورد قتل تحقیق می کند و از مادرش کمک می گیرد تا حقیقت را کشف کند و قاتل را به دست عدالت بسپارد...
از آنجایی که هانا و مایک در نامزدیشان تلاش می کنند در مشاغل پرمشغله خود تعادل برقرار کنند، یک قتل در یک باشگاه ورزشی 24 ساعته برنامه ریزی عروسی آنها را پیچیده می کند...
اما فیلدینگ ، باستان شناس ، همکار خود را در سرداب های زیر قلعه چندلر می بیند. وقتی او با یک نفرین قدیمی ارتباطات نگران کننده ای برقرار می کند ، شاگردانش و جیم کانر ، مامور FBI به زودی خود را در خطر می بینند...