داستان درباره زنی مسن است که در شرایطی که مرگهای متعددی در اطرافش رخ میدهد، به یادآوری عشق قدیمی خود میپردازد. همزمان، یک بازرس در حال دنبال کردن سرنخی است که به راز مخفی این زن و معشوقش منتهی میشود.
داستان درباره زنی به نام هانا است که پس از مرگ نامزدش درگیر احساس گناه شدیدی است. در همین حال، مردی به نام رن به او علاقهمند میشود و تلاش میکند تا به او کمک کند. داستان در ژاپن و ده سال پس از سونامی رخ میدهد و در آن به موضوعاتی مانند مرگ، عشق، گناه و امید پرداخته شده است.
وودی پس از هفت سال جهانگردی، به ژاپن میرسد و در آنجا با لینلین آشنا میشود. لینلین موهبتی دارد که با لمس افراد میتواند تأثیر احتمالی آنها را بر زندگیاش درک کند.