مگومی یک دانش آموز جوان کاراته می باشد. بعد از خودکشی خواهرش او درگیر عذاب وجدان و احساس گناه گردید. او قصد دارد به همراه چهار تن از دوستانش به سفری به یک جنگل برود. در این سفر یکی از همراهان او یک ماهی پیدا می کند که درونش یک کرم انگلی وجود دارد. او به امید این که این کرم باعث لاغری اش می شود، آن را می خورد اما اتفاقات ناگواری در انتظارش است...
یک نویسنده مستقل به یک وظیفه عجیب و غریب توسط سردبیر جذاب "ماهنامه کتاب سیاه": پیدا کردن یک حشره با قدرت بازگرداندن انسان ها از مردگان، به منظور گزارش در مورد زندگی پس از مرگ...
اوسامو یک کارگر معمولی ساختمان است، اما درواقع خرج زندگی خود را با فروش اجناسی که با پسرش شوتا از فروشگاهها میدزدند، به دست میآورد. همسر او، نوبویو در یک خشکشویی کار میکند و چیزهایی که در جیب مشتریها جا مانده است را، میدزدد. او زن بسیار احساساتی است که به زندگی مشترکش علاقه زیادی دارد.دختر نوجوان آنها، آکی با کار در شوهای ناجوری در شهر، سهم خود را در تأمین مخارج خانواده انجام میدهد. مادربزرگ آنها، هاتسو معتاد به بازی با دستگاههای شرطبندی پاچینکو است. در روزی سرد، وقتی اوسامو و شوتا پس از دزدی از فروشگاهی به خانه برمیگشتند، دختر کوچکی را میبینند که از سرما میلرزید. اوسامو تصمیم میگیرد دختر بیپناه را برای چند روزی به خانه بیاورد. بر بدن کودک نشانههایی از خشونت وجود دارد و شبها تختش را خیس میکند. قلب پیر و شرور اوسامو برای این کودک نرم میشود و با وجود دیدن خبر گمشدن او در تلویزیون، تصمیم میگیرد که یوری را برای همیشه پیش خود نگه دارند و به او راههای دزدی را یاد دهند...