Julián López

داستان سه زوج را روایت می‌کند. این زوج‌ها بدون اطلاع از یکدیگر، یک خانه مشترک را برای تعطیلات تابستانی خانوادگی خود اجاره می‌کنند. همین موضوع باعث می‌شود که تعطیلات تابستانی آن‌ها به تجربه‌ای خنده‌دار و پر از چالش‌های مربوط به مدارا و تحمل یکدیگر تبدیل شود.

سه دوست صمیمی و 40 ساله، در یک سفر بزرگ به اینترریل، یاد دوست تازه درگذشته‌شان را گرامی می دارند ...

سباس یک پلیس تازه منصوب به عنوان نوازنده کیبورد در یک گروه موسیقی فلامنکو-ترپ به نام The Lolos مخفیانه کار می کند. هدف او کشف هویت یک قاچاقچی مواد مخدر بزرگ است که ...

ویکتور که ادعا می کند تعدادی فیلم ساخته که موفق به انتشار آنها نشده است، در بستر مرگ خود، صمیمی ترین همکارش را جمع می کند تا اثر پس از مرگش را به او ارائه دهد.

یک پلیس خلافکار، در سال ۲۰۱۸ از زندان بیرون می آید تا یک اسپانیا متفاوت، نسبت به آن اسپانیایی که او قبلا میشناخته است پیدا کند. اما...

طوفان برف عظیم در شب سال نو بسیاری از مسافران را سرگردان می کند. سرجیو باید قبل از از سرگیری پروازها، "بی آ"را متقاعد کند که با او بماند....

نوجوانی ناشنوا وارد یک مدرسه شبانه روزی می شود، جایی که برای زنده بودن عضو سازمانی خطرناک به نام "قبیله" می شود و...

خوان لوپز، یک کارمند عادي و ناشناس، تصمیم می گیرد که از تمامی قدرت های ابرقهرمانی برای محافظت از اسپانیا در برابر نیروی فرازمینی به کار بگیرد و تبدیل به سوپرلوپز میشود...

سالوادور مالو فیلمساز مشهوری است که اکنون در دوران افول خود به سر می برد. سالوادور برای رهایی از گذشته اش که او را عذاب می دهد، یک نیاز فوری در وجودش پیدا می کند که گذشته خود را با جزئیات زیاد بررسی و بازشماری کند تا در نهایت بتواند به رستگاری برسد. خاطرات سالوادور او را به دوران بچگیش در دهه 1960 میلادی و شهر پاترنای اسپانیا می برد. این خاطرات همچنین او را به یاد مادرش، اولین امیال و آرزوها، اولین عشقش در دهه 1980 میلادی، درد و رنج های بعد از جدایی، کشف زود هنگام سینما، رو آوردن به نویسندگی به عنوان تنها مرهم برای فراموش کردن و غیره می آورد…