
Amanda R. Gish
- نام اصلی : Amanda R. Gish
- پیشه : نویسنده,بازیگر زن,بخش هنری
- تولد : August 2, 1985 در Titus County, Texas, USA
شناخته شده با
-
-
7.5-- / 100
یک انیمه تلفیقی از مجموعه انیمه های ریبوت سبد میوه که شامل یک قسمت اضافی با تمرکز بر والدین توهرو است...
-
6.2-- / 100
آمگان رین، یک دختر مدرسه ای خوش بین، درگذشت. اما حتی مرده، هنوز باید در دنیای اموات به مدرسه برود.
-
-
-
7.78.6
کوبایاشی سان یه خانوم تنهاست که توی یه آپارتمون یه زندگی کارمندی ساده و چرت و بی خودی داره. روزها همینطور در پی هم در میگذرند تا اینکه یهویی یکی ظاهر میشه که اصرار به زندگی کردن با اونُ داره! حالا این “یکی” چه مرگشه؟ چی میگه؟ ظاهرا کوبایاشی سانِ قصه ما جونشون رو نجات داده و ایشون هم قصد جبران این موهم رو دارند. “یکی” داستان ما هر کاری برای کوبایاشی سان از دستش بر میاد انجام میده ، ولی خب همه چیز طبق برنامه پیش نمیره… تا هنوز یادم نرفته بگم که همون “یکی” قصه ما هم یه تختهش کمه و هم یه اژدهاست که به شکل آدم در اومده! اینجاست که زندگی ساده و چرت خانوم ما دست خوش تغییراتی شگرف میشه…
-
8.18
در هکایدو در سرزمین های دوردست شمالی ژاپن, "سوگی موتو" از جنگ بین امپراطوری های روسیه و ژاپن جون سالم به در برده . در حین جنگ به او لقب سوگی موتوی فناناپذیر رو دادن . سوگی مو به امید این که زنش رو که قبلا یک بیوه بوده و در جنگ به بیماری مبتلا شده, نجات بده به دنبال پولدار شدن ـه و به جویندگان طلا پیوسته . در حین جست و جوهاش برای طلا نقشه ی یک محموله ی مخفی طلا رو که متعلق به جنایتکارها و خلافکارهاست, پیدا میکنه . سوگی مو با همکاری یک دختر دورگه ...
-
5.5-سازندگان: John Burgmeier,Touko Machida,Bonny Clinkenbeard | ستارگان: Rachael Messer,Kristin Sutton,Alex Moore
داستان زندگی یک سنتار (موجودى كه بالاتنه ای انسان دارد و بدن و چهار پایش اسب است.) هیمه یه دختر سنتور خجالتی و نازه. توی دنیای اون همه موجودات افسانهای هستن و همه همکلاسیاش گوش و دم و بال و اعضای قابل روییت افسانهای دارن. جدا از این بخشهای افسانهای، هیمه و دوستاش به نظر میاد یه زندگی مدرسهای شاد و عادی دارن!
-
5-
داستان در قرن 15 ام شکل میگیره، حین جنگ صد ساله بین فرانسه و انگلیس که با پیروزی فرانسه پایان میابه. مونتمورنسی که پسر با شرافتیه جادو و کیمیاگری میخونه و عضو دانشکده شوالیه های سلطنتی میشه. با این حال وقتی فرانسه شکستشون میده همه چیزشون رو میبازن. الان که همه چیز رو از دست دادن و به یه مرد نیاز دارن، مونتمورنسی که قبلا کیمیاگری رو یاد گرفته بوده به روستای یه دختر مرموز به اسم یهان میره.
-
7.49
کازویا یک دانش آموز است که به تازگی به آکادمی سنت مارگریت(St. Marguerite Academy) منتقل شده ، به شهری که که مهد داستان ها و افسانه های ترسناک و وحشت آور است. او در آنجا با دختری بنام ویکتوریا(Victorique) آشنا می شود ، او(Victorique) دختری بسیار مرموز و فوق العاده زیباست و از هوش بسیار بالایی بر خوردار است ، در عین حال او(Victorique) تمایلی به آکادمی ندارد و هرگز به کلاس درس نمی آید و بیشتر وقت خودش رو در کتابخانه به مطالعه و حل پرونده هایی می گذراند که هرگز توسط هیچ کارگاهی حل نگشته است
-
7.1-
کوکوهانا-تی، یک هتل بهمراه چشمه آب گرم می باشد که بین این دنیا و دنیای دیگری واقع شده است و بازدید کنندگان بسیاری دارد. داستان بر روی کارکنان این هتل که شکلی به حالت ارواح روباه نما دارند متمرکز است.
-
6.7-
با شینا اکی مثل دخترا رفتار میشه پس اون تصمیم میگیره که بره به توکیو تو یه دبیرستان جدید که بتونه خودش رو اونجا عوض بکنه. هر چند چیز های جالبی در خونه جدیدش انتظار اون رو میکشه. سونوهارو که یه پرستار خوش قلب هستش همراه با ایاکا در خونه هستن. به همراه سه دختر دیگه از انجمن دانشجویی و داستان ما اینجا شروع میشه که اکی تو یه خونه با 4 تا دختر زندگی جدیدش رو شروع میکنه.
-
7.410
یک کمدی عاشقانه دبیرستانی با دخترانی 5 برابر زیباتر! یک پسر دبیرستانی باید به صورت نیمه وقت کار کند تا به 5 خواهر کمک کند که بتواندد فارغ التحصیل شوند، اما تنها چیزی که این 5 قلوها در آن اشتراک دارند این است که از درس خواندن متنفرند! 5 دختر که هر کاری غیر از درس خواندن انجام می دهند، و معلم شان: یک پسر دبیرستانی که فقط درسخوان بوده و چیز دیگری نیست. فوتارو یوئسوگی کار تدریس را به عهده می گیرد چون به پول نیاز دارد، اما زمانی که دانش آموزانش، 5 دختر زیبای تاجر ثروتمند- بهانه هایی ...
-
6.4-
یه پسر دبیرستانی عادی، کادویی که مادرش بهش داده رو گرامی میداره. یه روز، قدرت واقعی این کادو رو میفهمه و به دنیایی جدید کِشیده میشه...
-
6.3-
از وقتی کورو، گربهی سیاه آواره سر راه شیروتا ماهیرو سبز میشه، زندگی شیروتا دیگه رنگ آسایش نمیبینه. کورو یک گربهسیاه معمولی نیست، خونآشام خادمه. ماهیرو از اون آدماست که آسه میاد و آسه میره، به کسی هم کاری نداره و تا جای ممکنه از دردسر دوری میکنه. اما چشمتون روز بد نبینه، بیچاره از بخت بدش درگیر اتفاقی شد که باعث تنشی تمامعیار بین خونآشامها و انسانها میشه.
-
7-
«لبخند در انتهای راهرو» با داستان فوجیتو چیوکی شروع میشه، دختر جوانی که دوست داره در آینده مدل بشه و پدرش صاحب یک آژانس مدلینگ تازه تاسیس شده به نام مایل نایژه. از زمان کودکی، رویای چیوکی این بوده که ستاره ی آژانس پدرش باشه و در هفته ی مد پاریس شرکت کنه. با صورتی زیبا و محیطی غنی، اینطور بنظر میرسید که اون در مسیر درستی برای رسیدن به آرزوش باشه، ولی اون خیلی زود در مقابلش مانع غیر قابل عبوری رو پیدا میکنه وقتی که رشد قدش بعد از 158 سانت متوقف میشه؛ قدی که برای یه مدل حرفه ای خیلی کوتاهه. هرچند که برخلاف گفته ی بقیه که میگفتن امکان نداره چیوکی به باور به خودش ادامه داد، ولی وقتی که چیوکی وارد سال آخر دبیرستان شد کم کم اراده اش رو از دست داد. و این همون موقعی بود که چیوکی با سومورا ایکوتو ملاقات میکنه، یه همکلاسی کسل کننده با استعدادی شگفت آور برای طراحی لباس، که اون هم داره کم کم به این تصمیم میرسه که بخاطر شرایط نامساعدی بیخیال آرزوش بشه. اونها باهم دیگه ماجراجویی غیر ممکنی رو برای رسیدن به آرزوهاشون آغاز میکنند.
-
6.78.3
کیجو نام یک ورزش در دنیای این انیمه ست : یک سکو در میون آب بصورت شناور قرار داده شده، شرکت کننده ها روی سکوی مورد نظر قرار می گیرند و باید در طول مسابقه تلاش کنن که با استفاده از پایین تنه و بالاتنه خودشون فرد مقابلشون رو به درون آب بندازن و اینجوری برنده میدان باشن. اما انجام این ورزش به این سادگیا نیست .. موندن روی سکو و تحمل بار ضربات حریف تنها به قدرت و زور بستگی نداره! بلکه به انعطاف پذیری بالایی نیاز داره و میشه گفت اگر بازیکن ها مهارت ژیمناستیک وارانه ای داشته باشند می تونن به نتیجه بهتری دست پیدا می کنند و استراتژی چینی برای نحوه بیشتر ماندن روی سکو بخش مهمی از این ورزش به شمار میره
-