داستان درباره بازیگر کودک سابق و افسردهای است که اکنون صاحب یک خشکشویی محقر است. او پس از اینکه مجموعه جورابهای لنگهبهلنگه خود را به هیولایی محافظ، دوستداشتنی و در عین حال قاتل به نام «کراست» تبدیل میکند، احساس انتقامجویی شدیدی در او شکل میگیرد.
جیسون میوز برای اینکه در هالیوود احترام بیشتری کسب کند، با جیمز اسمیت همکاری می کند تا با روشی جدید در بازیگری که از روی کتابی آن را دنبال می کند، تبدیل به بازیگری جدی شود. اما طولی نمی کشد که در سرازیری دیوانگی قرار میگیرد…