یک متخصص رباتیک که اندوه از دست دادن پسر یازده سالهاش را در ساخت عروسکی رباتیک به نام «رابین» با تمام قابلیتهایش به کار میگیرد، با رخ دادن زنجیرهای از اتفاقات هولناک درمییابد که رابین برای تصاحب کامل خالقش از هیچ تلاشی فروگذار نخواهد کرد.
"کارا"، زنی با مشکلات روانی که از یک آسایشگاه فرار کرده، به یک توطئه علیه خود باور دارد. او با استفاده از بینندگان برنامهاش، کارهای وحشتناکی را برنامهریزی میکند که به بررسی سلامت روان، سوءاستفاده و خشونت میپردازد .
تنها بازمانده یک قتلعام وحشیانه، باید با گروهی از پلیسهای تازهکار و خلافکاران همراه شود تا از یک پاسگاه پلیس در برابر هجوم هیولاهای بینبُعدی دفاع کند.
نیک کراس پس از مرگ مشکوک همخانهاش، بهطور اتفاقی فرقهای از گرگنماها را بیدار میکند. او به همراه سه غریبه باید با ارباب گرگها مبارزه کند تا از تبدیل شدن به یکی از آنها جلوگیری کند.
جس و آندریا در حین کوهنوردی در ارتفاعات، از هم جدا میشوند و آندریا گم میشود. جس به دنبال دوستش میگردد، اما به وضعیتی تاریکتر از تصور میافتد. او در تنگنای اعتماد و خطر، برای نجات آندریا تلاش میکند...
داستان در مورد "سوفی" 18 ساله است که با دوستانش تولد خودش را جشن گرفته اند، طولی نمی کشد تا اینکه هیولاها خانه آنها را محاصره می کنند و اکنون "سوفی" و دوستانش باید با هیولاها مبارزه کنند …