این اثر، داستان زندگی چند پسرعمو را روایت میکند که خانهای کهنه در ناحیهای روستایی از نورماندی به آنها ارث رسیده است. آنها تصمیم میگیرند مسیر زندگی اجداد خود را که در قرن نوزدهم در پاریس زندگی میکردند، دنبال کنند.
الیز، یک رقصنده کلاسیک آینده دار، در 26 سالگی در حین اجرا مجروح می شود. اگرچه به او گفته شده است که دیگر قادر به رقصیدن نخواهد بود، اما او سعی می کند مسیر جدیدی در رقص معاصر پیدا کند...
پس از 10 سال غیبت، ژان به زادگاهش باز می گردد که پدرش بیمار می شود. آنها با خواهرش ژولیت و برادرش ژرمی متحد می شوند و باید دوباره رابطه و اعتماد خود را به عنوان یک خانواده بازسازی کنند.
مقامات نمی دانند با مارتین 14 ساله (لودویک واندندال) و برادر 12 ساله اش سیمون (اریک داسیلوا) چه کنند. مهم نیست که هر چند وقت یکبار این دو بزهکار را از هم جدا می کنند و آنها را به خانه های پرورشی مختلف و مدارس اصلاحی می فرستند، برادران همیشه موفق می شوند فرار کنند و در زادگاه ساحلی خود دوباره متحد شوند، جایی که مردم محلی را وحشت زده می کنند. آنها که مانند رانشگرها در یک اردوگاه موقت در ساحل زندگی می کنند، در جنایات کوچک و خرابکاری غرق می شوند. اما آیا آنها دوباره گرفتار می شوند؟...
رمی جوانی پاریسی با شغلی است که به مهارت خاصی نیاز ندارد. ملانی هم یک دختر پاریسی جوان است که در حوزه ی تحقیقات علمی فعالیت دارد. آن ها زندگی افسره کننده ای دارند و با این که در نزدیکی یکدیگر زندگی می کنند اما با هم آشنایی ندارند. آیا آن ها با یکدیگر ملاقات خواهند کرد؟...