یک پلیس فاسد الکس و سید را استخدام می کند تا به او در یافتن یک جنایتکار خطرناک که در جستجوی قاتل برادرش است کمک کند. با این حال ، یک مامور FBI نیز به دنبال همان جنایتکار است...
مقامات نمی دانند با مارتین 14 ساله (لودویک واندندال) و برادر 12 ساله اش سیمون (اریک داسیلوا) چه کنند. مهم نیست که هر چند وقت یکبار این دو بزهکار را از هم جدا می کنند و آنها را به خانه های پرورشی مختلف و مدارس اصلاحی می فرستند، برادران همیشه موفق می شوند فرار کنند و در زادگاه ساحلی خود دوباره متحد شوند، جایی که مردم محلی را وحشت زده می کنند. آنها که مانند رانشگرها در یک اردوگاه موقت در ساحل زندگی می کنند، در جنایات کوچک و خرابکاری غرق می شوند. اما آیا آنها دوباره گرفتار می شوند؟...
یک بازرس پلیس جوان به زوریخ فرستاده می شود تا یک مرد مهم را زیر نظر داشته باشد. با این حال، زمانی که به نظر می رسد بازرس جوان چیزها و افراد را با هم گره می زند ، اوضاع پیچیده می شود...
در سال 1496 ، پادشاه مانوئل یهودیت را ممنوع کرد. 400 سال بعد ، باروس باستو ، یک کاپیتان ارتش پرتغالی به یهودیت گروید و حدود بیست تاجر یهودی ، انجمن یهودیان اوپورتو ، در شمال پرتغال را تأسیس کردند...