در این داستان، یک محقق به نام نیک، نسخه اصلی کمدی الهی را از یک گروه قاچاق مافیا میدزدد. او به همراه معشوقهاش، جولیتا، وارد مسیری پرخطر میشود. همزمان، داستان زندگی دانته، خالق این اثر، روایت میشود که چگونه از یک ازدواج ناگوار فرار کرده و شاهکار خود را خلق میکند.
ابراهیم، فوتبالیست جوان ۱۸ ساله، در حال آماده شدن برای امضای اولین قرارداد حرفهایاش در باشگاه لیون است، اما با ورود یک مدیر برنامهی خارجی قدرتمند، او و پسرعمویش مجبور به رقابت با زمان در بازار نقل و انتقالات میشوند.
دیابولیک و جینکو توسط یک باند جنایی بیرحم دستگیر و در یک سلول زندانی میشوند و هیچ راه فراری برای آنها وجود ندارد. دیابولیک گذشته مرموز خود را برای بازرس فاش میکند. در همین حال، اوا کانت و آلتئا به شدت به دنبال مردان خود هستند.
فیلم الاغی را دنبال می کند که در سفرش با افراد خوب و بد روبرو می شود، شادی و درد را تجربه می کند و چشم اندازی از اروپای مدرن را از طریق چشمانش کشف می کند...
یک سال پس از شروع رابطه عاشقانه آنها در شهر ریچیونه، "وینچنزو" و "کامیلا" برای گذراندن تعطیلات در ساحل زیبای آمالفی دوباره گرد هم می آیند و عشق خود را آزمایش می کنند ...