دیابولیک و جینکو توسط یک باند جنایی بیرحم دستگیر و در یک سلول زندانی میشوند و هیچ راه فراری برای آنها وجود ندارد. دیابولیک گذشته مرموز خود را برای بازرس فاش میکند. در همین حال، اوا کانت و آلتئا به شدت به دنبال مردان خود هستند.
وقتی یک دانشجوی ساده لوح پیش پزشکی به نام مینا اولین کار خود را در خانه سالمندان بدست آورد ، دوستی غیرمنتظره با لوئیس ، یک موسیقی دان پیر کوبایی ، عشق او به موسیقی را دوباره زنده می کند و زندگی او را برای همیشه تغییر می دهد...
در سال 1890 (ویلیام مرداک) از تکنیک های رادیکال پزشکی قانونی از جمله شواهد انگشت نگاری و ردیابی، برای حل برخی از وحشتناک ترین قتل های شهر استفاده میکرد...
الیس یک پلیس خشن و خشمگین است که از نقش خود به عنوان یک کارآگاه به واحد دریایی تنزل پیدا کرده است، در حالی که مکس یک کلاهبردار باهوش است که یک زندگی گذرا دارد و از هر کسی که ملاقات می کند کلاهبرداری می کند. هنگامی که مکس دستگیر می شود و در پایان به الیس کمک می کند تا یک جنایت محلی را حل کند، به این دو فرصت داده می شود تا خود را نجات دهند، الیس به کارآگاه باز می گردد و مکس در صورتی که بتوانند به یکدیگر اعتماد کنند و با هم کار کنند، خارج از زندان می ماند.
سریال درباره ی دختری جوان به نام ماری استوارت (Mary Stuart) ملکه اسکاتلند هست. ماری نوجوان یک ملکه خودکام ، زیبا و احساسی است که تازه به قدرت رسیده. او همراه با ۳ دوست صمیمی خودش به فرانسه فرستاده میشه و برای تضمین اتحاد استراتژیک اسکاتلند ، با فرانسیس پسر جذاب پادشاه فرانسه نامزد میکنه ولی این پایان بازی نیست و داستان به سیاست و دین و برنامه هایی که به احساس و قلب ربطی نداره کشیده میشه...
داستان این سریال در دهه 60 قرن نوزدهم (سال های 1860) در محله ای به نام "پنج نقطه" در شهر نیویورک اتفاق می افتد یک جوان تنومند ایرلندی که مامور پلیس میباشد, وظیفه دارد تا پایداری صلح و آرامش محله اش را که محله ای کاملاً آشوب گر است و تمامی خلاف کاران و یاغیان در آن زندگی میکنند, هنگامی که در عین حال با مردم بالا شهر جزیره مان هاتان در حال تعامل میباشد, تامین کند...