داستان در توکیوی سال ۱۹۸۷ رخ میدهد. محور ماجرا، دختری یازده ساله با شخصیتی عجیب و حساس است که باید با دو وضعیت دشوار کنار بیاید: پدری که بیماری لاعلاج دارد و مادری که شاغل است و فشار زیادی را تحمل میکند. او در این مسیر با بزرگسالان متعددی برخورد میکند که هر کدام در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلات و کشمکشهای زندگی خود هستند.
سه دوست دوران کودکی، آکی، ریو و یوتا که در یک جزیره بزرگ شدهاند، در ۲۰ سالگی تصمیم میگیرند در تاکادانوبابا، توکیو، زندگی مشترکی را آغاز کنند. اگرچه محیطهای کاری و تحصیلی آنها با یکدیگر متفاوت است ، اما این سه نفر همیشه با هم در ارتباطند.
یوکیسوکه ، مرد جوانی که پایش می لنگد، با کویومی ، زن جوانی که دکه تاایاکی را اداره می کند ، عاشق می شود یک ماشین به او برخورد می کند و پس از بیدار شدن از کما حافظه خود را از دست می دهد.