داستان دربارهٔ کاپیتان جسور پلیس نیس به نام آلیسون فلش است که به اجبار باید با یک کارشناس جرمشناسی از پاریس به نام لیلا بالانی که در میدان عمل کارایی ندارد، همکاری کند.
این فیلم سوفی و نیکلاس را دنبال می کند که از پایتخت برای شروع یک زندگی جدید نقل مکان می کنند، اما وقتی پسرش از بازی با پسر همسایه جدیدشان برمی گردد، متوجه می شوند که او علائم عجیبی روی پشتش دارد و به همسایه های خود مشکوک می شوند...
بعد از بازگشت از تعطیلات ، پاول و خانواده اش خانه خود را در تصرف مستاجر های غیر قانونی می یابند كه منجر به درگیری آزار دهنده و غیرقابل پیش بینی می شود...
زنی را دنبال میکند که به طور تصادفی با جسد اسماعیل، نوجوانی که سی سال قبل ناپدید شده، برخورد میکند، با این رویداد که او را به سال 1991 برمیگرداند و هر روز صبح او را در بدن شخص دیگری از خواب بیدار میکند.