داستان زندگی نقاش هلندی هان ون میگرن ، از آغاز کار او به عنوان یک جوان هنرمند در دهه 1920 آمستردام تا رسوایی وی به عنوان یکی از باهوش ترین جاعلان هنری در تمام دوران ها می باشد...
در قرن شانزدهم میلادی، حماسه ای پرماجرا درباره دختری جوان به نام یوهانا اهل خنت شکل می گیرد. او در پی انتقام خون پدرش از امپراتور مقدس روم، شارل پنجم است. داستان در جهانی مملو از ثروت و تجمل، انتقام های خشونت بار، دسیسه های ماهرانه و خیانت های گوناگون روایت می شود.
زن جوانی از خواب بیدار می شود تا قتل خودش را روی دستانش کشف کند. او با تلاش برای کمک گرفتن و حل پرونده از پنج نفر محلی که به نوعی با شب مرگ او درگیر هستند، چیزهای بیشتری را کشف می کند.