زندگی میسون بردلی زمانی به طور کامل بهم می ریزد که به طور غیرمنتظره سرپرستی فرزندان برادر مرحومش را برعهده می گیرد. این اتفاق درست بعد از آن رخ می دهد که او برای پیشرفت در حرفه وکالت، از نامزدی اش صرف نظر می کند.
دو سال پیش، ویلیام لنگستون اشتباهی مرتکب شد که بر روند زندگی او تأثیر گذاشت. اکنون، با وجود یک قاتل در شهر خود و حلقه دوستانش که یکی یکی از بین می روند، ویلیام با بزرگترین ترس های خود و همچنین مرگ و میر خود روبرو می شود...