وقتی دو نفر که دیگر به عشق اعتقادی ندارند همدیگر را پیدا می کنند، هیچ چیز نمی تواند مانع شکوفایی عاشقانه آنها شود ، به جز یک نمایش مسخره بازیگوشی از اشتباهات، دخالت ها و هویت اشتباه....
پل کارمند یکی از شرکت های حقوقی پاریس می باشد که دارای زندگی بسیار مرفه می باشد. اما زمانی که متوجه می شود همسرش سارا در حال خیانت به اوست، دست به کاری میزند که عاقبت خوشی ندارد..
مدیر تور، ریچارد داسیر، با باختن در پوکر به مافیای آفریقای جنوبی، دردسر بزرگی برای خودش میسازد. او که در مقابل بیرحمترین پدرخوانده آفریقا، آقای چارلز، قرار میگیرد، با دو گزینه روبرو میشود: یا مردان چارلز، باکو را میکشند، یا او یک توریست اضافی را به سفر سافاری آیندهاش اضافه کند و از تحویل امن یک کیف قفل شده اطمینان حاصل کند. کاری که ساده به نظر میرسد...
الکس احساس می کند که از دماغ فیل افتاده و از حرفه خود به عنوان نویسنده ای موفق، نهایت لذت را می برد. او عاشق زنی زیبا به نام لیتیسیا می باشد که به نظر می رسد که او هم به همان اندازه شیفته اوست...