داستان فیلم درباره ی کارآگاه یانگ چون دونگ هستش که در حال بررسی و تحقیق درباره ی قتل یک دختربچه هستش. اما در حین تحقیقات او با یک نقاش به نام جون آشنا می شود که قابلیت های فراطبیعی دارد. او می تواند با گرفتن دست راست هر فردی گذشته ی آن فرد را ببیند. برای همین کارآگاه یانگ از او برای حل کردن پرونده کمک می گیرد و…
داستان در یک دبیرستانه که پس از امتحانات پایان سال ، یک کلاس ویژه برای دانش آموزان نخبه برگزار میشه .... از همان روز اول شروع کلاس از تعداد نفرات افراد کم میشه و سپس برای هر کدومشون یک اتفاقی میفته که در آن قاتل از طریق مطرح کردن یه سئوال دیگر شاگردان اون کلاس رو مجبور به نجات شاگرد گم شده که تحت شکنجه هستش رو میکنه ....
پس از ساعتهای طولانی و خستهکننده غوطهوری در تحقیقات جنایی سخت، کارآگاه ارشد چوی یانگ جین (کیم هی ای) باید با وحشتهای خاص بزرگ کردن دخترش "ها اون" به تنهایی روبرو شود. به هر طریقی که به آن نگاه کنید، یانگ جین کار سختی در پیش دارد، دنیای حرفهای و شخصی او به زودی به طرز فاجعهبار با یکدیگر تلاقی میکنند.
لی یون (Lee Dong Wook) ، روباهی نُه دم که قابلیت تبدیل شدن به انسان را دارد و اکنون وارد شهر شده و میان آدم ها زندگی میکند ، این درحالیست که نام جی آه (Jo Bo Ah) کارگردان نترسی است که از حضور این روباه باخبر شده و تلاش میکند تا آن را شکار کند. از طرفی ، لی رانگ (Kim Bum) برادر لی یون مدت هاست که میان انسان ها زندگی میکند اما همیشه احساس تحقیر توسط انسان ها را دارد و با ظاهری خوب به مردم نزدیک شده و بدترین بلاها را بر سرشان می آورد و…
داستان سریال مدرسه قانون در مورد یک استاد و دانشجویان یک دانشکده معتبر حقوق است که درگیر پرونده ای غیر معمول و بی سابقه میشوند؛ یانگ جونگ هون قبلا دادستان بوده و حالا در دانشگاه تدریس میکند. به دلیل رک بودن و زبان تند و تیزی که دارد ، در بین دانشجویان محبوب نمیباشد. پروفسور کیم یون سوک تنها کسی است که میتواند به راحتی با او صحبت کند؛ کانگ سول دانشجوی سال اول حقوق است که به سختی به این مرحله رسیده ، او خانواده ای کم بضاعت دارد و از اینکه کسی متوجه این موضوع شود احساس خوبی ندارد؛ هان جون نیز دانشجوی سال اول حقوق است که نفر نخست کلاس خود می باشد اما روی دیگری دارد که آن را مخفی میکند…
بستر رخدادهای این سریال ، مدرسه دبیرستانی است که در آن گروه چهار نفره ای به نام گروه اف ۴ وجود دارد که در صورت دشمنی با کسی ، به هر طریق ممکن فرد را از مدرسه بیرون میکنند . در این بین دختری شجاعت پیدا میکند که با این گروه بجنگد . جان دی یه دختر معمولیه که خانواده اون صاحب یه فروشگاه خوشکشویی نزدیک دانشکده مجلل و معروف شین هواست . یک روز جان دی سر راه بردن لباسهای شستشو شده به مدرسه چهار تا از پسرهای پولدار و لوسو میبینه . اون پسرها به گروه اف چهار شناخته میشند برای کسانی که بهشون چپ چپ نگه کنه دردسر درست میکنند.