کیتیِ آرام و منطقی که از کودکی با بهترین دوستش، دلینیِ وابسته به او، جداییناپذیر بودهاند، برای گفتن خبر ازدواجش، دلینی را به سفری دخترانه میبرد. با این حال، اتفاقات آنطور که انتظار میرفت، پیش نمیروند.
قاتلی نقابدار، تعدادی از گردشگران را در یک شهر کوچک به قتل میرساند. کلانتر و معاونش، او را تا رستورانی محلی تعقیب میکنند و باید با استفاده از مهارتهای خود، قاتل اصلی را در میان حاضران شناسایی کنند.
کشیش دیوید هیل در شرایطی که جامعه با مشکلات سیاسی و اعتقادی دست و پنجه نرم میکند، تصمیم میگیرد وارد عرصه سیاست شود. رقابت او با پیتر کین که خواهان حذف دین از سیاست است، به یک نماد امید برای افرادی تبدیل میشود که به دنبال رهبری اخلاقی هستند.
آدام، پسر 14 سالهای، به دنبال پدر خود میگردد. او نامهای با لیست نامها و آدرسها پیدا میکند و به سراسر کشور سفر میکند تا با مردانی که میتوانند پدرش باشند ملاقات کند...
دو عاشق قدیمی در یک پروژه باستانشناسی در پارک ملی اسموکی مجدداً یکدیگر را ملاقات میکنند. رقابت بر سر کسب یک بورسیه پژوهشی، آنها را در کنار هم قرار میدهد و باعث میشود تا احساسات قدیمیشان دوباره زنده شود.
امیلیا و دخترش، سوفی، در وضعیت مالی دشواری قرار میگیرند، آنها گزینه ای را برای پرداخت هزینه کالج سوفی برای شرکت در مسابقه زیبایی منطقه ای مادر دختر با جایزه بورسیه پیدا می کنند...