داستان فیلم در مورد ۲ آدم کش می باشد که در عقب کامیونی به هوش می آیند که توسط مواد بی هوش شده بودند . همچنین کارفرمای خود را پیدا می کنند که کشته شده است و حال آن ها به دنبال یافتن سوال های خود و انتقام هستند …
در این قسمت دومینیک تورتو (دیزل) ، برایان اکانر (واکر) و بقیه اعضای خانواده شان به ادامه آخرین ماموریتشان در ایتالیا می پردازند ، جایی که لوک هابز (جانسون) در تعقیب آنها بود . همزمان با این ماجرا ، گروهی دیگر در لندن دست به سرقت چند ماشین و آشوب می زنند و هابز مجبور می شود به آنجا برود و آنها را دستگیر کند . بعد از آنکه مشخص می شود لتی (رودریگوئز) در سرقت لندن دست دارد ، تورتو هم قاطی ماجرا می شود ...
"آرتمیس" نوجوان دوازده ساله نابغه ای است که به همراه محافظ شخصیاش "باتلر"، سروان "هالی شورت" از نیروی ویژهی پلیس زیرزمینی اجنه را گروگان میگیرد و در ازای آزادی او یک تن شمش طلا از اجنه که از دست انسانها پنهان و به زیر زمین پناه بردهاند، میخواهد. او در طی زندگی خود ناچارا مجبور میشود تا به نبردی قدرتمند و حیله گرانهای برود که در سمت دیگر آن یک نژاد اجنه و پریان پنهانی وجود دارد. "آرتمیس" احتمال میدهد که همین اجنهها مسئول ناپدید شدن پدرش باشند …