خانوادهای در خانه پدری که به تازگی فوت کرده، یک صندوق گنج پر از طلا پیدا میکنند. چیزی که در ابتدا مثل یک رؤیای شیرین به نظر میرسد، تبدیل به یک کابوس میشود. آنها توسط صاحب اصلی طلا، یک لپرکان (Leprechaun) شیطون و مرگبار، تحت تعقیب قرار گرفته و کشته میشوند.
تریستان مکگوان، پسر یک گانگستر معروف ایرلندی، پس از بازگشت به خانه برای مراسم دفن خاکستر مادرش، متوجه مفقود شدن خواهرش میشود. او با ردیابی ربایندگان، به یک راز خانوادگی مخوف پی میبرد.
گروهی شکارچی حرفهای در مأموریتی مخفی به کوهستانهای اطراف یک مرکز تحقیقات تسلیحاتی فرستاده میشوند. آنها در آنجا متوجه حقیقت وحشتناکی میشوند، زیرا تمام منطقه با صدای جیغ و فریاد پر شده است.
چند یوتیوبر ماجراجو به یک مزرعه دورافتاده در انگلستان میروند تا راز افسانه مردخوکی را برملا کنند و ببینند آیا میتوانند آن را تکذیب کنند یا خیر، در حالی که احتمال بیدار شدن دوباره آن هیولا نیز وجود دارد.
اَبی در حال ترک اعتیاد است و خانوادهاش او را به کلبهای در جنگل بردهاند. اما کلبه محل زندگی موجوداتی خطرناک است که ممکن است اَبی و خانوادهاش را هدف قرار دهند...
یک دیوانه فراری که زمانی به خاطر قتل و جمع آوری دندان شهرت داشت، از یک آسایشگاه روانی فرار کرده است. اکنون، گروهی از معلمان در یک سفر، خود را در خطر جدی می یابند زیرا آنها یکی یکی در وسط کوه ها مورد تعقیب قرار می گیرند.