یک باستانشناس مشهور جهانی و یک وکیل عملگرا سالها پس از پیوند دوران کودکیشان، زمانی که دوستی معصومانهشان به چیزی ناگسستنی تبدیل شد، دوباره با هم ارتباط برقرار میکنند.
افه در طول تعطیلات تابستانی خود در روستا، ضمن پرداختن به بازی شطرنج، به تدریج خصلتهایی چون صبر و شکیبایی و همچنین روحیهی مشارکت و کار گروهی را فرا میگیرد.
پدر و پسری که به تازگی همدیگر را یافتهاند، پس از یک اتفاق غمانگیز، با چالشهای جدیدی در زندگی روبرو میشوند. اما آیا میتوانند جای خالی همسر و مادر عزیزی را که از دست دادهاند، پر کنند؟
مادری مجرد که بیماریش لاعلاج تشخیص داده می شود، در حالی که با آینده کودک شش ساله خود سرسخت دست و پنجه نرم می کند، با یک مرد مجرد خوش اخلاق روبرو می شود...