یک دلال هنری بیرحم و نقاش گوشهگیر و دوست دیرینهاش، حاضرند برای نجات خود، همه چیز را به خطر بیندازند و یک نقشه عجیب و غریب و دیوانهوار را اجرا میکنند.
اوا، رقصنده ای است که اکنون روی ویلچر می نشیند و قادر به راه رفتن نیست. هنگامی که دوستش سوفی قبل از کریسمس یک تقویم قدیمی چوبی عتیقه را به او می دهد، متوجه می شود که هر پنجره حاوی یک شگفتی است که در زندگی واقعی عواقبی را برایش ایجاد می کند...
فیلم بازگوی یک دوره از زندگی ماری کوری می باشد که در آن به درمان مجروحان در جنگ جهانی اول مشغول بوده وی همچنین همکاری حرفه ای خود را با یک متخصص رادیو تراپی (کلودیوس ریگاد) شروع کرد...
آخرین «کار» دو آدم کش ایرلندی، «کن» (گلیسن) و «ری» (فارل) در کلیسایی در لندن، به مشکل بر می خورد («ری» اضافه بر کشیش مورد نظر، پسر بچه ای را هم می کشد) و رئیس آن دو (فاینز) دستور می دهد که به بروژ در بلژیک بروند و منتظر تماس او باشند. در بروژ «کن» آرام آرام به این شهر تاریخی علاقه پیدا می کند، در حالی که «ری» هم چنان به خاطر کشته شدن کودک بی گناه، آن هم در اولین کارش، در عذاب وجدان به سر میبرد……
داستان یک کارآگاه خصوصی را روایت می کند که باید پرونده قتل عموی خود را حل و فصل کند. این در حالی است که او گرگینه است و باید این موضوع را به عنوان یک راز نگه دارد اما…