در یک روز زمستانی، مردی پس از فرار ببر از باغ وحش و اخراج از خانه دوست دخترش، بیخانمان شده و در حین کار به عنوان راننده موقت، با دوست دختر قدیمیاش ملاقات میکند.
دو را هی دختری است که برای پیدا کردن شغل به هر کاری دست زده است اما نتوانسته به طور دائمی در ان شغل دوام بیاورد . او نهایتا موفق می شود تا در یه روزنامه ورزشی مشغول شود اما خیلی زود او دچار مشکلاتی می شود که ….
بعد یک حادثه یک زن و مرد کیفی پر از پول را پیدا میکنندو و تصمیم میگیرند تا آنرا برای خود نگه دارند. اما غافل از اینکه صاحب پول که یک بزهکاراست برای پس گرفتن آن برمیگردد...
اون-جین، سرکردهی سابق گروه قیچی، که حافظهاش را از دست داده است، همچنان از جه-چول که صاحب یک رستوران است و او را به عنوان خدمتکار در خانهاش نگه داشته است، در برابر یک گانگستر حسود که میخواهد کسب و کارش را تصاحب کند، دفاع میکند.
جون-یانگ، مردی مجرد، در حالی که دوستان و برادرش ازدواج کرده اند، هنوز به دنبال عشق و دلدادگی نیست. یون-هی، زنی در آستانه سی سالگی، به شدت به دنبال همسری مناسب میگردد.
یونهی که همواره با معضل جای پارک دست و پنجه نرم میکند و درگیر بحث با همسایگانش است، یک روز بر سر همین موضوع با هوجون درگیر میشود. این درگیری، جنبههای تاریک هوجون را نمایان کرده و به بازی بیرحمانهای برای بقا تبدیل میشود که پایانی ندارد.
این داستان به بخش تاریک جامعه و دکترهایی مربوط میشود که به دنبال کشف حقایق و مشکلات و بیماری هایی که در بخش صنعتی وجود دارد میپردازند. دو جونگ یون (پارک جین هی) به عنوان دکتر سلامت بخش صنعتی کار می کند، او با دکتر هو مین کی (بونگ ته کیو) همکاری می کند تا درباره حوادث صنعتی، بیماری ها و سایر حوادثی که در مکان های صنعتی رخ می دهد، تحقیق کنند…
این داستان کمدی عاشفانه درمورد دوستی و عشق سه دختر مجرد متولد در سال ۱۹۸۳ رو به تصویر میکشه، اونها در آپارتمانی در روستای اوکسو-دانگ سکونت میکنن و این درام گرمی انسان رو در محبت دوستانه و خانواده و دوستی نشون خواهد داد