ساندیپ که با یک قلب پیوندی به زندگی ادامه میدهد، برای مراسم نامزدی هاریتا، دختر کسی که قلبش را اهدا کرده بود، دعوت میشود. حضور و اقامت غیرمنتظره او در کنار این خانواده، زمینهساز نزدیکی و پیوند عاطفی عمیقتری میان آنها میگردد.
یک بازیگر معروف باید گواهینامه رانندگی خود را تمدید کند و کارگزار وسایل نقلیه موتوری از طرفداران اوست، اما یک سری سوء تفاهم باعث ایجاد اختلافات زیادی می شود...
دو محکوم فراری به روستایی دورافتاده در کرالا، نزدیک مرز تامیل نادو، میرسند. مردم روستا آنها را به عنوان کشیشهای کاتولیکی که از رم برای بازگشایی کلیسای بستهشان فرستاده شدهاند، اشتباه میگیرند.