یک وکیل به نام کریستین پس از اتهام به قتل، در یک توطئه بینالمللی گرفتار میشود. تنها راه نجات او، کشف راز یک هواپیمای جاسوسی آلمانی از جنگ جهانی دوم است که در بزرگترین یخچال ایسلند کشف شده است...
جک یکباره با دوستانی آشنا می شود که زندگی معمولی و خسته کنندهی او را تغییر میدهند. او همه چیزش را فدا میکند تا همراه با این دوستان کاریزماتیک خود باشد و از زندگی لذت ببرد. آنها هر روز و هر شب به پارتی ها مختلف می روند و حسابی خوش میگذرانند. در این بین جک عاشق یکی از اعضای گروه که اِولین نام دارد میشود و...
مت و آنا زوج جوانی هستند که در لندن زندگی میکنند. آنا در حال شروع شغل و حرفه اش می باشد در حالی که مت هنوز هدف خاصی در زندگی اش ندارد. یک روز صبح عده ای اوباش نقاب پوش به خانه آنها رخنه کرده و آنا را می ربایند و به تن مت جلیقه ای مرموز پوشانده و با یک تلفن همراه او را رها میکنند...
یک گروه از مسافران، یک هفتیرکش و دو قانون گریز به یک شهر دور افتاده میرسند که نور ماه در آنجا قرمز است. حالا آنان توسط جانورانی که فقط در تاریکی شب به هنگام ماه خونین بیرون می آیند شکار میشوند...
فیلم، داستان تراژیک و حماسی دو برادر صحرانشین را در جریان جنگ بین انگلیسی ها و عثمانی ها در اوایل قرن بیستم روایت می کند. آنها با مردی انگلیسی (یادآور لارنس عربستان) همراه شده تا او را به چاه آبی که در دل صحرا و در کنار خط راه آهن قرار دارد برسانند. او ماموریت دارد که خط راه آهن را که وسیله تدارکات نظامی ترک های عثمانی است منفجر کند. کل فیلم از دریچه چشم ذیب بیان می شود، کودک شجاع بادیه نشینی که پدر و برادرش را از دست داده اما زندگی در بیابان با مردانی جنگجو، به او آموخته که چگونه برای بقا مبارزه کند و تسلیم نشود...
یک مجموعه آنتولوژی که در فصل اول آن به نابغه جهان، "انیشتین" پرداخته میشود و نشان میدهد که چگونه او که نه معلم بود و نه مدرک خاصی داشت، به دنبال کشف اسرار جهان هستی می رفت...