به زودی پس از بازگشت از ماه عسل ، "جان" و "مارگارت هایکس" شگفتی زندگی خود را دریافت می کنند . "مارگارت" در 53 سالگی ، بر خلاف میل همسرش باردار است و تصمیم بر نگهداری فرزند خود دارد ...
داستان در مورد "بری آلن" است، کسی که بعد از انفجار در آزمایشگاه S.T.A.R و قرار گرفتن در معرض ذرات شتاب دهنده به کما میرود. چند ماه بعد از کما بیرون میآید و متوجه سرعت و قدرتی عجیب درون خود میشود که این امکان را به او میدهد تا در سنترال سیتی مثل یک فرشتهی نگهبان که قابل رویت نمیباشد، حرکت کند. در حال حاضر تنها دوستان بری می دانند که او تبدیل به سریعترین مرد زنده جهان شده است. اما او بزودی متوجه میشود که تنها کسی نیست که در هنگام انفجار، قدرت فرا انسانی به دست آورده و افراد دیگری هم هستند که این قدرت را به دست آورده اما در راه درستی از آن استفاده نمیکنند. بنابراین "بری آلن" با آزمایشگاه استار همکاری میکند و مامور میشود تا از مظلومان شهر در برابر حوادث دفاع کند...
آزمایشگاه جنایی بری آلن، دانشمند پزشکی قانونی پلیس مرکزی شهر، مورد اصابت صاعقه قرار گرفت. بدن الکتریسیته آلن به داخل پرتاب می شود و کابینه ای از مواد شیمیایی را در هم می شکند، مواد شیمیایی که هم برق می گیرند و هم در تماس فیزیکی با بدن او مجبور به تعامل با یکدیگر و فیزیولوژی او می شوند. او به زودی متوجه می شود که این تصادف متابولیسم بدنش را تغییر داده و در نتیجه توانایی حرکت با سرعت فوق انسانی را به دست آورده است. بری آلن تبدیل به فلش شده است.