Saro Urzì

مهندس راه آهن "آندرا مارکوچی" به مدت سی سال است که با دوست و همکارش "جیجی لیورانی" کار کرده و از کار خود راضی بوده و احساس غرور می کند.او به همراه دوستانش پس از کار به باری که متعلق به یکی از کارگران سابق راه آهن است رفته و خوش می گذراند.او ازدواج کرده و رابطه نزدیکی با پسرش "ساندرو" دارد اما در مواجه با پسر بیکارش "مارسلو" و دخترش "جولیا" با مشکلاتی روبروست...

"مودستی بلیز"، ماموری مخفی که طرز لباس پوشیدن و مدل مویش در یک چشم به هم زدن تغییر می کند، توسط دولت بریتانیا استخدام می شود تا در یک سرقت الماس دخالت کند...

کشیش دون کامیلو با تهدید، رقیب دوستش پپونه را مجبور می‌کند تا به او اجازه دهد در هیئتی کمونیستی که قرار است از اتحاد جماهیر شوروی دیدن کند، شرکت کند.

“آنتوان مرچل” قصد مسافرت برای استراحت و حمام افتاب کنار دریا را دارد.او با ماشین خود حرکت می کند که ناگهان به ماشین فردی که صاحب یک شرکت است (لوئی دوفونس) تصادف می کند و ماشین”انتوان” به طور کلی تخریب می شود و ...

یک مرد سیسیلی ناامید که دختر ۱۵ ساله‌اش توسط نامزد دختر بزرگترش اغوا و باردار شده است، سعی می‌کند راهی برای نجات آبروی خانواده پیدا کند.

دون کامیلو و پپونه که حالا مقام‌های بالاتری پیدا کرده‌اند به زادگاهشان برمی‌گردند و رقابت قدیمی‌شان از سر گرفته می‌شود.

رابطه ی میان یک جانشین فرمانده و عروس آینده اش ، تازه سربازی و نامزدش ، مورد آزمایشی دشوار قرار میگیرد . زمانی که تفنگدار جوان، موقتا به شهری دور فرستاده میشود ...

گروهی جنایتکار به امید بدست آوردن ثروت در راه خود به آفریقا با یک زوج بیگناه بریتانیایی برخورد کرده و اتفاقات عجیبی به وقوع می پیوندد...

"دان کامیلو" پس از مبارزه با شهردار کمونیست "پپونه" تبعید شده و به دهکده دور افتاده ای فرستاده می شود و...

دو راهزن مردی را به قتل رسانده و قاطرهای او را سرقت می کنند.بارون نمی خواهد برای پس گرفتن قاطرهایش از زئیس مافیای شهر کمک بگیرد.در این حین قاضی جدیدی از راه می رسد و...