درسال 1985 ،جنگیر مشهور درداخل لوح احضار ،شیطان ترسناک را به دام انداخت .فکرمیکردند که نوعی بازی است و پسرش بدون اطاعت از قوانین بازی می کردواجازه میداد که شیطان ببازد .بخاطر نجات پسرش ،جنگیر اورا به جایی دور فرستاد تا وقتی که شیطان بتواند نابود شود .سی سال بعد و بعد از مرگش ،نوه اش این لوح را پیدا می کند و همان اشتباه پدرش را انجام می دهد .اکنون شیطان برگشته و رومینگ زمین به حکومت و تهدید و ارعاب کسانی که مسیول زندانند می پردازد .
زنی گرفتار نفرینی زامبی میشود؛ نفرینی که مارهایی زنده را در درون بدنش پدیدار میکند. بروجو، مراقب او، تصمیم میگیرد وی را با قطار به لسآنجلس ببرد. در طول سفر با قطار و پس از چندین درگیری، مارهای تحت کنترل بروجو موفق میشوند از او جدا شده و به شکار بپردازند. در همین حین، مسافران عادی و روزمره قطار...