یک زن جوان در دوران کمونیستی در رومانی توسط مادرشوهرش مجبور به سقط جنین می شود، زیرا بچه ها پس از فاجعه هسته ای چرنوبیل مرده یا با ناهنجاری به دنیا می آیند...
چند هفته پس از مرگ همسرش یوانا در یک تصادف اتومبیل، مست و تنها در شبی که او 42 ساله می شود، با الکساندرو ملاقات می کند. سباستین، مردی خجالتی و جوانتر، در پنج ماه گذشته معشوقه یوانا بوده است. سباستین درخواستی ظالمانه دارد: او از الکساندرو می خواهد که به او کمک کند تا بر ناامیدی ناشی از مرگ یوانا غلبه کند...
کارگران یک کارخانه خودروسازی در تلاش برای نجات شغلشان هستند. صاحبان کارخانه قصد دارند آن را به یک شرکت فرانسوی بفروشند که قصد دارد آن را به یک محل پرورش حلزون تبدیل کند. رهبر اتحادیه، جورج، ایدهای عجیب برای جلوگیری از این معامله دارد و ...
در آیندهای نزدیک، آفیزی و لوک برای نجاتِ الیزابت و نابودیِ نهاییِ خونآشام، به اعماقِ رومانیِ جنگزده سفر میکنند. در این مسیر، با یک خبرنگارِ تلویزیونی و گروهی از شورشیانِ مبارز علیه خونآشامان روبرو میشوند...
این فیلم داستانی بر اساس وقایع واقعی را به تصویر میکشد که در روز 4 مارس 1977، روز زلزله بزرگ در زیمنیسه، رومانی، رخ داد . همه می دانستند که 80 درصد شهر در آن روز ویران شد...