کاسمین با 3 دوستش یک بازی تنیس بازی می کند. او به ساعت نگاه می کند و شروع به وحشت می کند: او دیر به اداره ثبت احوال می رود، به عروسی- عروسی اش، با همسر سابقش که بدون اینکه دوستانش بدانند از او جدا شده بود...
یک کارگردان جوان پس از مرگ دخترش، تصمیم میگیرد که این تجربه دردناک را در فیلمهایش به تصویر بکشد. او نمیداند که این کار چه عواقبی برای زندگی شخصیاش خواهد داشت.
هاوایی داستانی در مورد مبارزه برای به ارث بردن 3 میلیون دلار در رومانی دوران کمونیستی است در حالی که داشتن 1 دلار می تواند به معنای از دست دادن آزادی شما باشد و به این موضوع می پردازد که چگونه با پول می توان خرید کرد اگر خوشبختی نباشد، حداقل آزادی انتخاب بدبختی...
چند هفته پس از مرگ همسرش یوانا در یک تصادف اتومبیل، مست و تنها در شبی که او 42 ساله می شود، با الکساندرو ملاقات می کند. سباستین، مردی خجالتی و جوانتر، در پنج ماه گذشته معشوقه یوانا بوده است. سباستین درخواستی ظالمانه دارد: او از الکساندرو می خواهد که به او کمک کند تا بر ناامیدی ناشی از مرگ یوانا غلبه کند...
داستان یک محله از بخارست را روایت می کند. به طور دقیق تر، فیلم شبی از زندگی بی وقفه یک مغازه در یک محله بلوک ها را نشان می دهد. چهار داستان مختلف با یک شخصیت کلیدی به نام آخیم،، به هم پیوند می خورند. فیلم قصد دارد داستان افراد عادی در شرایط غیر عادی را نشان دهد ...
داستانی در مورد افرادی حیواناتی را که دوست دارند می خورند و حیواناتی که مردم را بدون قید و شرط دوست دارند. یک خرگوش، یک مرغ، یک گربه، یک سگ و یک کبوتر از زندگی شخصیت های اصلی می گذرند و بر تکامل آنها تأثیر می گذارند...