سه محکوم رومانیایی بیتفاوت آزاد شده مشروط، رویای طرحهای ثروتمند شدن سریع در ریویرای دریای سیاه را در سر میپرورانند، جایی که یک تیم پلیس جرایم خرد به رهبری کاپیتان پانایت در حال تعطیلات است...
نای جیریمه، آرایشگری از یک بخش بوخارست در قرن نوزدهم، معشوق جدید خود را در شخص دیدینا پیدا میکند. این باعث میشود که غیرت دیوانهوار معشوق روحانیاش، میتا بستون، و پامپون، عشق رسمی دیدینا، پنهان شود ...
یک فضانورد مشتاق سفینه خود را برای برخاستن آماده می کند، تیغ را به برق می زند و باعث خاموشی می شود. در تاریکی عمیق، پسرک خود را در حال ملاقات با شخصیتهای ادبی تصور میکند که خوانندگان گذشته را با داستانهای سفر فضایی خود مجذوب خود کردهاند...