M.S. Narayana

داستان سلطنت ملکه Rudrama دوی در جنوب هند در طول قرن 13th...

داستان فیلم در مورد پسری می باشد که قصد دارد شهرت پدرش را که زبانزد عام و خاص بود را حتی پس از مرگش زنده نگه دارد، برای همین کار تلاش می کند زمین پدرش که توسط اشغال گران تصاحب شده را باز پس گیرد...

  کایلان سینا به حیدر آباد نقل مکان میکند. ولی رفتار منفی و بد او مشکل ساز میشود و مشکلاتی برای اداره پلیس فراهم میکند. چرا او اینگونه رفتار میکند؟

بالا راجو ، خان روستایشان است که با همسر زیبایش زندگی میکند و دارای دو پسر به نام های چاندراسکر رائو و بنگاری و دو دختر است . او به چاندراسکر کمک می کند که دکتر شده و یک درمانگاه محلی بسازد ...

از طریق تناسخ، اعضای خانواده قادر به عبور از نسل ها و دخالت در زندگی یکدیگر هستند...

فرزند یک خانواده قدرتمند وظیفه برگرداندن یکی از اعضای خانواده را بر عهده دارد...

راما رائو پسر رانجان است که بعنوان دستیار برای یک مافیا کار می کند. با این حال راما، به دلیل ارتباط پدرش با جنایتکاران دنیای زیرزمینی، از کار در اداره پلیس منع می شود. در همین حین برادرش در یک انفجار بمب برنامه ریزی شده به قتل میرسد. او متوجه می شود این انفجار توسط رئیس مافیای پدرش برنامه ریزی شده بود و به دنبال انتقام می رود...

مرد مسلمانی با لباس مبدل وارد خانه عمویش می شود تا مادرش را با برادرش آشتی دهد ...

زمانی که یک مریضی مرموز در یک روستای دورافتاده شیوع پیدا می‌کند ، مردم روستا به یک راننده تاکسی به عنوان ناجی خود پناه میبرند ...

یک خبرنگار خبری به یک باند ناشناس ملحق می شود تا سیاستمداران فاسد را افشا کند و همچنین بفهمد چه کسی والدینش را کشته است...

مرد جوانی سعی می کند پدر جناح دوستش را با شیطنت های خود تحت تأثیر قرار دهد تا او را برای ازدواجشان متقاعد کند...

زندگی یک شرور محبوب به طرز ناگهانی به پایان می‌رسد وقتی که خشم خدای مرگ را برمی‌انگیزد؛ اما او هنوز چند حقه در چنته دارد.